آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۴

چکیده

ادبیات تطبیقی شاخه ای از نقد ادبی است که به سنجش و بررسی محتوایی و ساختارییِ میان آثار، عناصر، گونه های ادبی، سبک ها، دوره-ها و شخصیت های ادبی در یک زبان یا زبان های مختلف می پردازد. در این راستا ادبیات تطبیقی در هر دوره ای افزون بر رویکردهای ساختاری، به مثابه آیینه ای است که جلوه های گوناگون اجتماعی، فرهنگی و سیاسی را منعکس می کند. در این میان، ادبیات فارسی و ادبیات کُردی در عرصه ادبیات تطبیقی، همواره شاهد شباهت هایی با هم بوده اند. در زمینه ادبیات داستانی، در ایران و کُردستان عراق، نویسندگانی چون صادق چوبک و شیرزاد حسن، هر دو از سرآمد نویسندگان و رمان نویسان صاحب سبک و تأثیرگذار در ادبیات معاصر به شمار می آیند و در این زمینه، آثار ماندگاری بر جای نهاده اند. با توجّه به این که صادق چوبک و شیرزاد حسن با دیدگاه های مشابه به طرح مسائل و مشکلات زادگاه و اقلیم خویش پرداخته اند، دو اثر «سنگ صبور» و «تنگسیر» از صادق چوبک، با دو اثر «زنی بر فراز مناره» و «ناتور درّه» از شیرزاد حسن که از معروف ترین آثار هر یک از دو نویسنده محسوب می شوند، برای بررسی و مقایسه، انتخاب شده اند. در پژوهش حاضر سعی بر آن است که با تکیه بر روش توصیفی – تحلیلی شاخصه های ادبیات اقلیمی، همچون مسائل جغرافیایی، فرهنگی، اجتماعی در چهار رمان مذکور بررسی شود. نتایج پژوهش حاکی از آن است که شاخصه فرهنگ و جغرافیا از بسامد بالاتری در آثار منتخب برخوردار است.

تبلیغات