چکیده

نتایج تحقیقات مختلف در دهههای اخیر درباره ابعاد نهادی، مالی و کارکردی مدیریت شهری ایران، بیانگر تداخل مسئولیتها و اختیارات سازمانهای دولتی و عمومی، ناهماهنگی در ارائه خدمات شهری، محدود بودن گستره وظایف و اختیارات نهادهای محلی، ناپایداری منابع مالی، اغتشاش قلمرویی و مشکلات دیگر در نظام مدیریت محلی است. در پاسخ به این مشکلات، راهحل مناسب در افزایش یکپارچگی در نظام تصمیمگیری و اقدام و در قالب «مدیریت شهری یکپارچه» جستوجو شده است. در این مقاله از روشهای مرور تحقیقات و اسناد، مصاحبه و تحلیل محتوا در گردآوری و تحلیل دادهها استفاده شده است. عواملی که مدیریت یکپارچه شهری را از مدیریت متفرق متمایز میکنند، متنوع هستند و ابعاد مختلف قلمرویی، کارکردی، حقوقی، مالی و غیره دارند. در میان اینها، شیوه توزیع یا تخصیص کارکردها و وظایف، صلاحیتها و مسئولیتها میان دولت مرکزی و مراجع محلی یکی از عرصههای مهم تحلیل از نظر یکپارچگی و استقلال عمل در اداره امور محسوب میشود. این مقاله نشان میدهد چند اصل بنیادین در عرصه کارکردی باید مورد تأکید قرار گیرد: نخست) واگذاری وظایف و کارکردهای بیشتر به شورا و شهرداری، به یکپارچگی بیشتر مدیریت شهری و در نتیجه، افزایش کارایی، اثربخشی و پاسخگویی منجر خواهد شد. دوم) شورا و شهرداری، نزدیکترین سطح مدیریت به شهروندان است و از اینرو، مشروعیت و کارایی بیشتر نسبت به دیگر نهادها و سازمانهای دولتی در خدماترسانی دارد. سوم) شورا و شهرداری به دلیل مکانمبنا بودن، چندکارکردی بودن و انتخابی بودن، بهترین گزینه برای به عهده گرفتن نقش سازمان رهبر، در مدیریت شهری است.

تبلیغات