چکیده

درنهج البلاغه هم موارد زیادی وجود دارد که در آن به ضرورت زندگی اجتماعی و اجتماعی بودن انسان سفارش شده است و انسان ها را به تعاون و همکاری فرا می خواند. زیرا به تنهایی نمی توان راه رشد و کمال را پیمود و همه نیازهای خود را تأمین کرد که حضرت امیرالمؤمنین (علیه السّلام) نسبت به این امر مهم اجتماعی فرمود: «وَ الزَمُوا بِالسَّوادِ الاَعظَم فَإنَّ یَدُالله ِمَعَ الجَماعَه و إیَّاکُم وَ الفِرقَه فإنَّ الشَّاذَ مِنَ النَّاسِ للشَیطَان ِکَما أن الشَاذَ مِنَ الغَنَم؛ همواره با جمعیت و اجتماع باشید که دست خدا همراه آنست، از جدایی و پراکندگی بپرهیزید که انسان تنها، اسیر شیطان است؛ همان گونه که گوسفند دور از گلّّّه اسیر گرگ.». در ادبیّات نیز به مواردی بر می خوریم که در آن به نفوذ و تعلّق اجتماعی و ایجاد ارتباط با دیگران توجّه شده است. حضرت علی (ع) که بار سنگین به سعادت رساندن یک جامعه به عهده اوست به ارتباط اجتماعی و نحوه ارتباط انسان با خود، اطرافیان و خداوند بسیار توجّه کرده است و سخنان گرانبهای او را در این زمینه در نهج البلاغه در قالب خطبه ها، نامه ها و حکمت ها می بینیم. اهمیت ارتباط اجتماعی را می توان با شاخص فقدان ارتباط سنجید، انسان های منزوی و فاقد ارتباط اجتماعی ، در معرض بسیاری از آسیب های اجتماعی مانند خودکشی قرار دارند. از نظر جامعه شناسان خودکشی بیش آنکه منبعث از بیماری یا تندگدستی باشد از خلاء بین افراد و جامعه یا کاستی در روابط انسانی، منشاء می گیرد. در این مقاله قصد داریم به اصول و مبانی زندگی اجتماعی سالم از دیدگاه نهج البلاغه و آثار مطلوب آن در جامعه بپردازیم و آثار روابط اجتماعی سالم را در جامعه مورد بررسی قرار دهیم.

تبلیغات