آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۹

چکیده

طرح های جامع، به منزله یکی از جریان های تأثیرگذار شهرسازی، می تواند از منظر ابعاد و حوزه های مختلف و مرتبط چون نظام برنامه ریزی، محتوای طرح ها، فرایند تهیه و بررسی و تصویب، و نیز نحوه اجرا و سازمان اجرایی مورد توجه قرار گیرد. در این میان، پژوهش حاضر به شناسایی علل ناکارآمدی طرح های جامع به ویژه از منظر ماهیت و محتوای این نوع نگرش از برنامه ریزی شهری می پردازد. به همین منظور، ضمن بررسی نظریه ها و دیدگاه های موجود در این زمینه، واکاوی مصداق های عینی از علل یادشده نیز هدف گذاری شده است. این موضوع به واسطه ارزیابی پس از اجرای برنامه در قالب سنجش میزان کارآمدی و تحقق پذیری طرح جامع نوشهر در محورهایی مشخص، شامل ابعاد اجتماعی و نیز ابعاد کالبدی، دنبال شده است. پیروی از رویکرد خطی و یک سویه، انعطاف ناپذیری و عدم واقع گرایی، برداشت منفرد و حل مشکلات در معنای عمدتاً کالبدی، ارائه جزئیات بسیار بر اساس چارچوب های ثابت و جامد، و همچنین عدم امکان پیش بینی های صحیح، مهم ترین علل محتوایی ناکارآمدی برنامه ریزی شهری بر اساس رویکرد طرح های جامع هستند. این عوامل، همان چالش هایی هستند که کارآمدی طرح جامع نوشهر نیز از آن ها رنج می برد. رویکرد غیرواقع بینانه در تعیین محدوده شهر، سیاست نادرست استفاده از فضاهای باز و افزایش تراکم در مغایرت با ماهیت اکولوژیکی و توریستی و بندرگاهی شهر، عدم تحقق اغلب کاربری های اراضی پیشنهادی و متعاقباً کمبود شدید فضاهای خدماتی از بارزترین مصادیق عینی ناکارآمدی طرح جامع نوشهر در سایه علل محتوایی مورد اشاره اند. توجه به علل ناکارآمدی و تحلیل مصداق های عینی، رهیافتی کلیدی است که می تواند محتوای طرح های شهری را، به ویژه طرح هایی که هم گام با تحول در برنامه ریزی شهری و جایگزینی نگرش های جدید تهیه می شوند، متمایز از نمونه های قدیمی کند و بیش از پیش موفق و تحقق پذیر سازد.

تبلیغات