چکیده

از ویژگی های درونی قرآن کریم، افزون بر آیه هایی که به پدیدارشناسی جهان مشهود می پردازد، بهره گیری از حداکثر ظرفیت الفاظ و آیات برای قالب ریزی معانی تودرتو ولایه به لایه است که از حقایق ماورائی و آن سویی این جهان نیز سخن می گوید. این خصیصه سبب می شود که افق دید بسیار گسترده ای را در نگاه مفسرین و جویندگان معانی و مفاهیم قرآنی بگشاید. بنابراین پژوهنده این ساحت باید متعمق در دانش های وسیعی باشد تا در یک آیه، به درک موضوعات متعدد و متنوع نایل شود و چون قرآن کریم در مفاد استعمالی و مقصود در لفظ و معنا، در پی تعیین مراد خداوند، در مباحث هستی شناسی و معرفت شناسی است، مفسر باید در کشف مراد خداوند طبق معنای ظاهر، که ناظر بر تطبیق کامل با معنای باطن آیات است، قوه و قریحه کشف و استنباط داشته باشد تا غلط فهمی و تأویل نابه جا به اسم تفسیر به وجود نیاید. در میان چنین مفسرانی ابوحامد غزالی از چهره های بنام است که تلاش کرده با تفسیری روشمند در سه مرحله: «بیان معانی»، «کشف مقاصد» و «کشف مدالیل» در آیات الهی غواصی کند. در بیان معانی توجه به واژگان و عبارات قرآنی، برای کشف مقاصدی است که خداوند از انتقال مراد خویش در آیات داشته است. در این مقاله سعی می شود در حد سطور محدود به تبیین ویژگی های ذهنی و زبانی غزالی بپردازیم و به خصوص در یک دسته بندی اصول مشترک و عام وی را که چون دو ستون یک نردبان در طرز فهم و بیان آیات است، بیان کنیم و در نهایت تحلیل اصول خاص وی را، که به مثابه پله های نردبان معرفتی او در ره یافت به تفسیر از قرآن کریم است، بیان نماییم.

تبلیغات