آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۵

چکیده

حوزه اندیشه معاصر، نمایانگر شکلگیری نظریه های گوناگونی است که هریک با جستجوی رابطهای هماهنگ میان انسان و طبیعت، عرصه هستیشناسانه نوینی را ارائهمیدهند. این امر، به اِعمال رویکردهای متفاوتی نسبتبه طبیعت در معماری منتجشدهاست. گوناگونی مبانی نظری مطرحشده و رویکردهای معماری مبتنیبر آن، خود گواهی روشن بر نبود توافق در فهم شایسته طبیعت و نسبت حقیقی میان طبیعت و معماری است. در مقاله پیشرو، تلاش نگارنده برآن بوده تا با پاسخگویی به این پرسش که رابطه حقیقی طبیعت و فضای سکونت انسان، چگونه محققمیشود و شرح نسبت ذاتی طبیعت و معماری، به تبیین کیفیت حضور طبیعت در فضای سکونت انسان و انشای رویکردهای معمارانه به طبیعت در دو عرصه؛ مبانی نظری و کاربردی بپردازد. روند پژوهش بدینگونه است که نخست با تکیه بر روش استدلال منطقی در ساحت اندیشه اسلامی بهعنوان پشتوانهای مبتنیبر غایت و ذات انسان و طبیعت، این مهم به اثباترسیده که تحقق کیفیت حقیقی معماری و غایت مقدر آن در چگونگی و کیفیت ارتباط آن با طبیعت در سطوح و مراتب مختلف، استوار است. سپس، اشکال گوناگون حضور طبیعت در بناهای مسکونی معرفیشده و نهایت، به تبیین رویکردهای شایسته معماری به طبیعت با استناد بر کیفیت حضور طبیعت در فضای سکونت انسان، پرداختهشدهاست. برای دستیابی به آنچه گفتهشد، با استناد به روش تحقیق مبتنیبر زمینه، رویکردهای معماری سنتی به طبیعت با تمرکز بر خانه های فلات مرکزی ایران در منطقه های کاشان(خانه بروجردیها و عامریها)، یزد(خانه لاریها) و نائین(خانه پیرنیا)، همچون الگویی شایسته از ارتباط با طبیعت، بازکاویشدهاند. آنچه پژوهش حاضر در فرجام کار برآن تأکیددارد، توجه به حضور چندجانبه طبیعت در تمامی وجوه و مراتب معنایی مترتب بر آن در قالب دو رویکرد کلان؛ همآوایی و کمالبخشی معماری به آنها است.

تبلیغات