آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۸

چکیده

نزدیک به 9 دهه از آغاز تاسیس، تقویم و تکثیر نهاد آموزشی و پژوهشی جامعه شناسی در ایران که از سویی هم معنابخش زیست جهان انسان ایرانی بوده (تاثیر ذهنی) و هم بر برنامه های توسعه در ایران موثر بوده است (تاثیر عینی) می گذرد. در چند سال اخیر که بحران آب در ایران شکل عینی تری یافته نهاد علوم انسانی و به خصوص جامعه شناسی در ایران یک پای گفتگو در این باره در قالب مقالات علمی و پژوهشی و نشست ها و سمینارهای دانشگاهی بوده است. با این اوصاف و برای باز اندیشی و ارزیابی دقیق تر نسبت جامعه شناسی در ایران با ریشه های بحران آب می توان از نسبت رویکردهای نظری جامعه شناسی ایران با مقولات اقلیم، طبیعت و محیط زیست به طور کلی و مساله آب به عنوان یک عنصر اساسی و حیاتی در محیط زیست و جامعه ایرانی پرسش کرد. در پژوهش حاضر تلاش شده دلالت های اقلیمی و محیط زیستی هفت رویکرد نظری اصلی در جامعه شناسی ایران یعنی «استبداد ایرانی، فئودالیسم ایرانی، کارکردگرایی، نوکارکردگرایی، پسا ساختارگرایی، مکتب انتقادی و زیست بوم گرایی» بررسی و نسبت آنها با ریشه های اصلی بحران آب با یکدیگر مورد مقایسه طیفی قرار گیرد.

تبلیغات