چکیده

تروریسم تفسیری تنگ نظرانه و محدود از قواعد و اصول در قلمرویی جغرافیایی به نفع گروهی خاص و بر علیه دیگران است. تروریسم در خلاء اتفاق نمی افتد بلکه فضامند بوده و در معنای کلاسیک در یک واحد جغرافیایی محلی ملی و یا منطقه ای دست به وحشت آفرینی می زند. پدیده تروریسم و گستره و جغرافیای آن هم در جهان اسلام و هم در غرب تاریخچه و پیشینه طولانی ای دارد. از طرف دیگر منابع حقوق اسلامی و قواعد حقوق بین الملل نیز هر کدام با ادبیات متفاوت به پدیده تروریسم نگریسته اند. سؤال اصلی مقاله حاضر این است که قلمرو جغرافیایی تروریسم در جهان اسلام و غرب در چه مناطق و کشورهایی بوده و این که آموزه های اسلامی و قواعد حقوق بین الملل این پدیده را چگونه تفسیر کرده اند؟ روش تحقیق مقاله توصیفی تحلیلی است که در آن سعی خواهد شد با استفاده از مقالات علمی و پژوهشی و نیز منابع کتابخانه ای به تحلیل و تبیین موضوع پژوهش پرداخته شود. نتایج مقاله نشان می دهد که پدیده تروریسم بر خلاف ادعای رسانه های غربی هم در غرب و هم در جهان اسلام به کم و بیش فراوانی داشته و آموزه های اسلام و حقوق بین الملل نیز هر چند با ادبیات متفاوت این پدیده را محکوم و مجازات هایی را برای عاملان در نظر گرفته اند؛ بنابراین تروریسم محصول فرهنگ و جغرافیایی خاص نیست و این که فتنه ها و سوء استفاده عوامل خارجی بیشتر از انگیزه های داخلی در خیزش آن نقش داشته است.

تبلیغات