آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۲

چکیده

مفهوم زیبایی بدون تردید یکی از بنیادی ترین ابعاد هنر محسوب می شود. فلاسفه و دانشمندان متعددی در طی تاریخ فلسفه درباره ی مفهوم زیبایی اندیشیده و ایده های خود را مطرح کرده اند که با توجه به مبانی فکری هر کدام از آن ها، نظریات متفاوتی درباره این مقوله پدید آمده است. زیبایی نزد فلاسفه و حکمای اسلامی نیز از همان روزهای نخستین که اندیشه ی فلسفی در میان مسلمانان رایج شد، مورد توجه واقع گردید. این توجه که از سویی ناشی از نگاه دینی به اسلام و مبانی دینی مسلمانان و از سوی دیگر ناشی از دریافت های فلسفی آنان از آثار افلاطون و ارسطو و فلوطین بوده است باعث ایجاد آرای خاص هرکدام به مفهومی زیبایی گردید. تفکر مشائی و اشراقی در کنار اندیشه های دو فیلسوف بزرگ ابن سینا و سهروردی مهم ترین مکتب های فلسفی  ایران و جهان اسلام به شمار می روند. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که این فلاسفه در کنار تمام مباحث و سؤالات فلسفی عام، در مورد زیبایی هم دارای اندیشه ها و دیدگاه هایی بودند. تفکرات آن ها در مورد هنر و زیبایی را می توان از تبیین جایگاه خیال و حافظه و از دل رمز و داستان های رمزی_شعر و ادبیات بیرون کشید. فلسفه نور سهروردی و زیبایی شناسی ابن سینا در بعضی از هنرهای اسلامی از جمله هنر در دوره حکومت صفویه (907-1135ه.ق) قابل مشاهده است. هنر ایرانی در دوره حکومت صفویه یکی از اعصار درخشان خود را تجربه کرد و در این هنر مفاهیم مذهبی و عرفانی نقشی محوری داشته است.   اهداف پژوهش: 1.بررسی هنر و زیبایی شناسی در اندیشه ابن سینا و سهروردی. 2.بازشناسی انعکاس جلوه های هنر و زیبایی شناسی اندیشه ابن سینا و سهروردی در هنرهای دوره صفوی. سوالات پژوهش: 1.علل غایی در هنر از منظر ابن سینا و سهروردی چیست؟ 2.اندیشه های هنر و زیبایی شناسی ابن سینا و سهروردی چه انعکاسی در هنرهای دوره صفوی یافته است؟

تبلیغات