آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۲

چکیده

برخلاف رویکردهای گذشته به متون که غالباً یا ناظر به «متن» و یا «مؤلف متن» بودند، از رویکردهای امروزین نقد ادبی، پرداختن به «خواننده متن» و بحث از نقشِ خواننده در معنی گذاریِ متن است. این دسته از نظریه ها برآنند که متن معنی ی ا مع انی ثاب تی ن دارد بلک ه مع انی محصول خلاقیت خواننده اند. از مهم ترین مکاتب نظری امروز که به اهمیت نقش خواننده در ادراک و دریافتِ معنی، و بلکه در خلقِ معنای متن اشاره دارد نظریه «زیبایی شناسیِ دریافت» است که با نام هانس رابرت یائوس و ولفگانگ ایزر شناخته می شود. تصوّر کلی نسبت به تحول تاریخیِ نظریه های ادبی اینگونه است که اهمیت قائل شدن برای جایگاه خواننده در شکل دهیِ معنای متن، و نقش خواننده در معناگذاریِ متن و مسائل پیرامونِ ادراکِ معنی، دستاورد نظریِ قرونِ اخیر در مغرب زمین است. حال آنکه دقت و بازخوانیِ برخی از متون بلاغیِ گذشته نشان دهنده تأملاتِ نظری و آراء قابل تأملِ برخی از نظریه پردازان و بلاغیانِ اسلامی درباره اهمیت خواننده و نقش وی در خلق معنای متن است. پژوهش حاضر به بررسی تأملات سه تن از بلاغت نگاران و ناقدان ادبی جهان اسلام در باب ارتباط متن و خواننده و جایگاه و اهمیت خواننده در تعیین معنای متن، می پردازد.

تبلیغات