آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۱

چکیده

بخش اعظم شناخت انسان از محیط بر اساس سوابق یادگیری اش است.سرقت از انحرافات اجتماعی پرتکرار است که با تحمیل خسارت های جانی موجب شکل گیری ترس و ناامنی در شهروندان می شود. در این تحقیق به تبیین رابطه خسارت های جانی سرقت با نگرش به ترس و ناامنی شهروندان بر اساس نظریه یادگیری پرداخته شده است. این تحقیق از نوع مطالعات کمی و توصیفی از نوع پیمایشی است که به شیوه ی همبستگی اجرا شده است. جامعه آماری شامل همه شهروندان استان خراسان شمالی است که نمونه بر اساس فرمول کوکران به تعداد 384 نفر به دست آمد و پرسش نامه محقق ساخته به روش طبقه ای متناسب با حجم توزیع شد. روایی پرسشنامه مورد تایید چند تن از متخصصان و خبرگان این حیطه قرار گرفت و پایایی آن به روش آلفای کرون باخ به میزان 82/. تائید شد. داده ها با استفاده از نرم افزار اس.پی.اس.اس نسخه 18 تحلیل شد. بر اساس نتایج مشاهده شد از نظر شهروندان خسارت های جانی ناشی از سرقت در معابر و اماکن، جیب بری و سرقت منزل به ترتیب به نسبت سایر سرقت ها بیشترین رابطه را با نگرش ایشان به ترس و ناامنی دارند. از آنجا که تنها 8.6 درصد پاسخگویان مورد سرقت قرار گرفته اند؛ بر اساس نظریه یادگیری اجتماعی این طور استنباط می شود که مکانیزم های دیگری مانند مشاهده و تقلید به جز تجربه مستقیم سرقت، تعیین کننده نگرش به ترس و ناامنی ایشان بوده است از این رو پیشنهاد می شود جهت طراحی برنامه های مداخله ای برای ارتقا امنیت اجتماعی علاوه بر اجرای طرح های پیشگیری از جرم می توان از مکانیزم های مشاهده و تقلید مثبت بهره گرفت.

تبلیغات