آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۹

چکیده

اعاده معدوم از مباحث مهم و جنجال برانگیز کلام، فلسفه و عرفان اسلامی است. متکلمان درباره معاد جسمانی و فیلسوفان در مسیر بیان احکام وجود و عارفان در ارتباط با ظهور و تجلی الهی به بحث از آن پرداخته اند. بعضی از متکلّمین بلکه اکثر ایشان قائلند به جواز اعاده معدوم؛ جمعی دیگر از ایشان و کل حکما قائل اند به عدم جواز اعاده معدوم. حرف در اعاده معدوم است با جمیع عوارض و مشخصات، حتّی با ازمنه و امکنه. شاید برای اولین بار به مناسبت معاد که اصلی از اصول دین است، متکلمین بحث اعاده معدوم را طرح کردند. همچنین شبهه آکل و ماکول با توجه به قاعده اعاده معدوم یکی از قدیمی ترین اشکالاتی است که در باره معاد جسمانی مطرح شده و بعضی از متأخرین شبهه را تقریر اقوی کرده اند بدین سبب که به این طریق که کسی کسی را بخورد بالتمام، و بدن مأکول مستحال شود در بدن آکل، به نطفه، و از آن نطفه تکون فرزندی شود و بزرگ شده و مکلّف شد. بعد ذلک، در حشر اگر مأکول حشر شود، پس این مکلّف حشر نشده است؛ و اگر این مکلّف را که اجزاء اصیله بدن او بدن مأکول است حشر کنند، مأکول حشر نشده، و هرگاه عموم حشر مکلّفین صورت نگرفت و باطل شد، پس مطلق حشر باطل شد؛ زیرا که حکم عقل قابل تخصیص نیست. هرکس قائل به حشر شده به عموم در مکلّفین قائل است و سبب تولید برخی از اندیشه های نادرست در این بحث شده اند. همچنین قائلین نیز به استناد قاعده امکان به جواز اعاده معدوم، رای می دهند. لذا این مقاله ضمن بیانی از شبهات وابسته به معاد، ردیات و پاسخهای لازم را از دیدگاه ملا محمد حسن هردنگی و مطالب برداشت شده از کتاب تاملات کلامیه وی بررسی و نقد کرده و به آنها پاسخ می دهد.

تبلیغات