آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۵

چکیده

در شرایطی که جمهوری خلق چین، رویکرد توسعه اقتصادی، صنعتی و تجارت خارجی را دنبال می کند، نیاز این کشور به منابع انرژی فسیلی مانند نفت و گاز افزایش یافته و چنین رویه ای افزایش واردات این محصولات را از نقاط مختلف دنیا؛ به ویژه خلیج فارس در پی خواهد داشت. محرک اصلی چین در فعال تر شدن در خلیج فارس، نیاز به انرژی و به موازات آن کم رنگ تر شدن نقش ایدئولوژی در سیاست خارجی از دهه هشتاد است. پرسش محوری این مطالعه، به چگونگی سیاست چین در خلیج فارس می پردازد و در همین راستا، روند حضور این قدرت فرامنطقه ای در این حوزه استراتژیک انرژی بررسی می شود. آیا جمهوری خلق چین برای پرهیز از اختلال در جریان آزاد نفت در خلیج فارس، بدون ایفای نقشی مؤثر با دنیای غرب همسو خواهد شد و یا به عنوان بازیگری مؤثر و در رقابت با ایالات متحده آمریکا در معادلات منطقه ای ایفای نقش می کند؟ فرضیه پژوهش بر این نکته تأکید دارد که به موازت افزایش نیاز به انرژی های فسیلی، چین حضور گسترده تری در خلیج فارس در قالب مراودات اقتصادی، بازرگانی و به صورت واردات نفت، صادرات کالا و خدمات به کشورهای منطقه خواهد داشت. به نظر می رسد چین درصدد ایجاد فضای امنیتی و مقابله با نفوذ امریکا در این منطقه نیست و در سایه همکاری با غرب، وجود ثبات در منطقه را اولویت خود می داند. چین در سایه سیاست کلان موازنه نرم با آمریکا، رویکرد تعامل با آمریکا را در حوزه خلیج فارس دنبال می کند و در همین راستا، با برقراری روابط اقتصادی با بازیگران اصلی منطقه ای و ایجاد حس وابستگی در آنها به روابط با چین، می کوشد جایگاه خود را در منطقه به عنوان یک بازیگر ضروری تثبیت کند. در این مطالعه، از روش توصیفی-تحلیلی بهره گرفته شده است ودر ارائه داده ها سعی شده تکیه بر اسناد باشد.

تبلیغات