نویسندگان: محمدسالم حصاری

کلید واژه ها: روایت روایت شناسی مقامات ژنده ی پیل عرفان

حوزه های تخصصی:
شماره صفحات: ۸۷-۹۸
دریافت مقاله   تعداد دانلود  :  ۱۴۲

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۴

چکیده

در این مقال سعی شد تا در راستای کاوش در نظریه بومی روایت، پای در راهی گذاریم که مختصات آن پیشتر از سوی بزرگانی چون زنده یاد قاسم هاشمی نژاد و جناب دکتر اسماعیل بنی اردلان ترسیم گشته است. به طور کلی، در سنت روایی(عرصه ی فرهنگ عامه) به این فرضیه رسیدیم که، ساختار(فرم) در پی(جستجوی) مضمون است یعنی «بازنمایی جهت یادآوری»؛ از طرفی دانستیم که در عرصه ی خاص روایت عرفانی فرم و محتوا قابل تفکیک نیست، و «ساختار به منزله ی مضمون» است. و در کل شاهد کارکرد متنوع عنصر «تکرار»[به مثابه ی ذات روایت] هستیم. به طور اجمالی، «موقعیت خرق عادت»، «کنش مثالین»، «شخصیت عرفانی»[در حال استحاله]، و نهایتا «قصه ی عرفانی»، وجوه روایت(داستانی) غیب را می سازند و نهایتا «جغرافیای روایت غیب» عنوانی کلی برای روایت عرفانی می باشد که در آن تقدیر و سرنوشت ها[زندگی] آمیخته با احولاتِ شخصیت ها[از خواب بینی و بیماری و شفا و دیداریابی برای عامی تا ریاضت خودخواسته و کشف و شهود(دیدار بینی) و کیمیای نفسانی عارف]، محتوای روایت را می سازد. ما در این جا از راه ارائه ی یک ساختار پیشنهادی[سه گانه ی پایه-آینه-پوششی و گونه ی مستقلِ حکایات خواب]، حکایات کثیر مقامات ژنده ی پیل را طبقه بندی نمودیم و به کمک اصطلاحات اختصاصی(روایت شناختی) متن که همان «بازپیکربندی روایی مقامات» محسوب می شود، سعی در ترسیم وجوه روایی مقامات اعم از داستانی و متنی را داریم و به طور خلاصه، عرصه های «گفتمان-روایت»[تمهید مقدمه(فصل بندی) مقامات]، «زبان-روایت»[گزیده ی مقامات]، «داستان-روایت»[ساختار پیشنهادی]، «خیال-روایت»[ویژگیِ تصویری بودن و رد پای راوی]، و نهایتا «روایت-روایت»[اصطلاحات اختصاصی روایت شناختی] طرح و تبیین گشت.

تبلیغات