آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۶

چکیده

خوانش حداکثری از نظریه دینی قانون طبیعی، دیدگاهی است که تبیین و کشف توصیه های اخلاقی دین را بدون رجوع به متون مقدس ممکن می داند. این خوانش بر دو اصل زیر استوار است: (1) کاربست قانون طبیعی به عنوان چارچوبی تبیینی برای توصیه های اخلاقی دین؛ و (2) تاکید بر توانایی خرد طبیعی در شناخت کامل قانون طبیعی. یکی از بحث انگیزترین ابعاد این نظریه بُعد معرفت شناختی آن و نقش خرد طبیعی در شناخت قانون طبیعی است. این مدعا که در پرتو خرد طبیعی می توان همه توصیه های اخلاقی خداوند را شناخت، با چالش هایی مواجه است که در این مقاله آنها را بررسی می کنیم. چهار مولفه بایسته این خوانش برای حل چالش های معرفت شناختی عبارتست از: (1) اعتبار الاهیاتی قانون طبیعی؛ (2) دلالت دینی مستقل از متن مقدس؛ (3) فراگیری در ساحت اخلاق هنجاری و اخلاق عملی؛ و (4) تقدم رتبی بر متن مقدس. در این نوشتار به طرح چالش های معرفت شناختیای میپردازیم که خوانش حداکثری از قانون طبیعی با آن روبروست و می کوشیم با تبیین چهار مولفه مذکور، چارچوبی را نشان دهیم که در داخل آن خرد طبیعی می تواند به شناخت همه توصیه های اخلاقی خداوند دست یابد.

تبلیغات