آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۱

چکیده

مبحث «فصل و وصل» یکی از ارزشمندترین مباحث علم معانی و یکی از مهارت های مورد نیاز در فهم صحیح متون به ویژه متن قرآن به شمار می آید. این در حالی است که با تأمل در کلام خداوند می توان به مصادیقی دست یافت که برخی از قوانین بلاغی مهم و ثابت این بحث را مخدوش می سازد. از این رو بازخوانی این مبحث مهم امری اجتناب ناپذیر می نماید. بدین تصور نوشتار حاضر بر آن است تا با توجه به نظریه متنیت و تکیه بر اصل فراهنجاری(هنجارگریزی)، به عنوان یکی از مهم ترین ابزار ادبیت متن، ضمن روش توصیفی-تحلیلی، موارد عدول از قواعد حاکم بر مبحث فصل و وصل را در آیات قرآن مورد بررسی قرار دهد و ضمن ارائه یک تحلیل روشنگر برای هر عبارت، به این سوال اصلی پاسخ دهد که: فراهنجاری در مواضع فصل و وصل تا چه اندازه متاثر از بافت است و تأثیر این فراهنجاری بر متنیتِ متنِ قرآن و ظرافت های معنایی ورای آن چیست؟ بررسی داده های قرآنی نشان داد که قواعد موجود در باب فصل و وصل، قطعی و یقینی نیست بلکه مواضع فصل و وصل با توجه به بافت متن و سیاقمندی معنا قابل عدول است. لذا وجود تکه متن هایی گسسته در موضع وصل و یا ذکر کلامی پیوسته در موضع فصل برای قواعد فصل و وصل دو وظیفه معناشناختی و کاربردشناختی را با هم فراهم می سازد. به بیان دیگر کاربست و عدم کاربست حرف عطف «واو» نقش بسزایی در زایش معنا ایفا می کند. همچنین معانی تعلیل، تعدید و شمارش، تصویر مبالغه آمیز فضای ترس و دهشت، تاکید بر تغایر مفهوم دو جمله از جمله معناهایی هستند که حرف «واو» با عدول از اصول فصل و وصل آن ها را آفریده است.      

تبلیغات