آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۶

چکیده

««دیگری» مفهومی وابسته به هویت فردی است و هویت فردی فقط وقتی معنا پیدا می کند که با دیگران سنجیده شود. مفهوم «دیگری» حاصل معرفت شناسی و هستی شناسی انسان مدرن است که زندگی و تجاربی متفاوت از انسان کهن دارد. این مفهوم که با ماهیت مباحث ادبی نیز سازگار است، می تواند مبتای تازه ای برای تحلیل آثار ادبی باشد و پنجره تازه ای به آثار ادبی بگشاید .یکی از انواع ادبی که می توان مفهوم دیگری را در آن کاوید و تابه حال از این جهت مورد توجه قرار نگرفته، «مَثَل» یا «ضرب المثل» است که به دلیل فقدان گفتگومندی منجر به حذف «دیگری» می شود. سعدی از شاعران و نویسندگانی است که هم از ضرب المثل استفاده فراوان کرده و هم در شیوه سخنوری کوشیده است کلام خود را به ساختار ضرب المثل نزدیک کند. وی با شناخت دقیق قابلیت های زبان فارسی و نیز ظرفیت های خاص مَثَل، بسیاری از سخنان خود را مثل واره ارائه و البته از این راه نظرات خود را به دیگران القا کرده است. او با استفاده از ویژگی های خاصی از ضرب المثل ازجمله: «مخاطب قرار دادن»، «هشداردادن»، «استفاده از نام اشخاص مشهور»، «استفاده از طنز»، «استفاده از جادوی مجاورت»، «تحقیر کردن» و «تشبیه به حیوانات»، نظر خود را القا و خودآگاه یا ناخودآگاه «دیگری» را حذف می کند. در پژوهش حاضر ضمن تحلیل ساختار ضرب المثل، شیوه استفاده سعدی از این صورت ادبی به قصد حذف «دیگری» و القای هنرمندانه سخن به دیگران در گلستان و بوستان بررسی می شود.

تبلیغات