آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۸

چکیده

یکی از اهداف مهم و اصلی تعلیم و تربیت تقویت و پرورش تفکر انتقادی است. لذا، پژوهش حاضر با هدف بررسی گرایش به تفکر انتقادی در دانش آموزان دوره دوم متوسطه استان کرمانشاه انجام گردید. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه مدارس شاهد و نمونه شهرستان کرمانشاه در سال تحصیلی 95-1394 بود. روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای است که تعداد 230 دانش آموز به چند مرحله ای تصادفی انتخاب شد. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه گرایش به تفکر انتقادی ریکتس (2003) استفاده شد. پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ 72/0 بود. نتایج نشان داد که در بین دانش آموزان جامعه آماری، میزان گرایش به تفکر انتقادی و مولفه های آن (به جز بالندگی) بالاتر از حد متوسط است. بین عملکرد دانش آموزان در تفکر انتقادی و مولفه های آن به تفکیک پایه و رشته تحصیلی تفاوت معناداری وجود نداشت. ضریب همبستگی تحصیلات پدر با مولفه تعهد و با گرایش به تفکر انتقادی معنادار بود. همچنین، رابطه مثبت و معناداری بین تحصیلات مادر با مولفه تعهد وجود داشت.

تبلیغات