چکیده

      در تعیین جایگاه و نقش کلمات یک جمله، ممکن است گاه با ابهام و تردیدهایی روبه رو شویم که اختلاف آرایی نیز در پی داشته باشد. در زبان فارسی جمله های ساده ای پیدا می شود که نقش همه اجزای آن ها بانقش های نحوی موجود سازگار نیست. برای نمونه اگر به جمله «تهران، هوایش آلوده است» نگاه کنیم، متوجه می شویم که اصلِآن چنین است: «هوای تهران آلوده است». بنابراین ما عملاً با دو نوع جمله و دو ساختار روبه رو هستیم. آن چه از لحاظ دستوری ابهام دارد،تعیین نهاد و تحلیل ساختار جمله اول است. صاحب نظران دستور در تعیین نهاد این دسته ازجملات یا نظری ارایه نداده و فقط گسسته بودن اضافه را برجسته نموده اندیا دست به تحلیل های غریبی زده اند که اختلاف آرایی در پی داشته است. در مقاله حاضر که با استفاده از روش کتابخانه ای و تحلیلی شکل گرفته، ساخت این قسم از جمله هادر زبان فارسیتبیین و تحلیل شده است. این پژوهش ضمن نقل و نقد آرای دستورنویسانو مطابقت ساخت این جمله ها با الگوهایی از جمله در زبان عربی،به این نتیجه دست یافته است که جملات موضوع این پژوهش در زبان فارسی، دو نهادی اند.

تبلیغات