کلید واژه ها: دولت حاکمیت مشروعیت قدرت صفویه

حوزه های تخصصی:
شماره صفحات: ۳۹ - ۵۸
دریافت مقاله   تعداد دانلود  :  ۴۹۷

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۶

چکیده

حاکمیت قدرتی است که نظم حقوقی از آن ناشی می شود و مشروط به هنجارهای خارجی یا هیچ پیش هنجاری نیست و قدرتی بالاتر از آن وجود ندارد؛ هم چنین حاکمیت به دولت موجودیت می بخشد و از آن تفکیک ناپذیر است. حاکمیت داخلی شامل اختیارات دولت است که برای اداره هیئت سیاسی کشور و اعمال قدرت در جهت پیگیری منافع و امور اتباع و شهروندان به کار گرفته می شود و از طرف دیگر، حاکمیت خارجی مستلزم نفی هرگونه وابستگی یا تبعیت در مقابل دولت های دیگر است؛ دو گونه از حاکمیت که در صورت شکل گرفتن نظام سیاسی هر جامعه ای حول آن، می توان تحقق حاکمیت عینی آن جامعه را انتظار داشت. در این میان، عصر صفویه و دولت صفویان به مثابه بخشی از تاریخ و تمدن چندین هزار ساله ایرانیان، برای رسیدن به مقصود تحقق حاکمیت می تواند مطمح نظر و مطالعه موردی پژوهشگران قرار بگیرد؛ حاکمیتی که خود را فرستاده خدا می دانست و در جهت استیلابخشی و بسط قلمرو و گستره تحت نفوذ خود، تلاش فراوانی داشت. تلقی مرتبط دانستن این دولت با محاسبات فرامادی که مدنظر حاکمان صفوی بود، نزد گروهی از متشرعین و سرآمدان آن عصر نیز استوار شد؛ چرا که با شکل گیری و استقرار این دولت، بارقه امیدی برای رسیدن به مقصود و تثبیت موقعیت مذهبی در ایران آن سامان مشروعیت می یافت که حاکی از حمایت دو طرفه میان این گروه از سرآمدان و متنفذان و حاکمان صفوی است؛ لذا این گروه به یاری حکومت پرداختند و صفویان نیز بر اساس برداشت خود از دین و مذهب عمل نمودند. با این تبیین، در پژوهش حاضر با بررسی تاریخ مبانی حاکمیت و استقرار دولت، حکومت صفویان به مثابه مطالعه موردی و با استفاده از سیر تطورات تاریخی ذیل روش تحقیق کیفی بررسی و تحلیل شد.

تبلیغات