آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۴۰

چکیده

متن

خداوند در آیات 268 (271 سوره بقره، یک سلسله رهنومودها در مورد تشویق به انفاق و چگونگى آن، و نیز مالى که شایسته انفاق است، مطرح فرموده که در این مقاله با آنها آشنا مى‏شویم.
یآ أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوآا أَنْفِقُوا مِنْ طَیِّباتِ ما کَسَبْتُمْ وَ مِمّآ أَخْرَجْنا لَکُمْ مِنَ الْاَرْضِ وَ لا تَیَمَّمُوا الْخَبیثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ وَ لَسْتُمْ بِاخِذیهِ اِلاّآ أَنْ تُغْمِضُوا فیهِ وَ اعْلَمُوآا أَنَّ اللّهَ غَنِىٌّ حَمیدٌ * اَلشَّیْطانُ یَعِدُکُمُ الْفَقْرَ وَ یَأْمُرُکُمْ بِالْفَحْشآءِ وَ اللّهُ یَعِدُکُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ‏وَ فَضْلاً وَ اللّهُ واسِعٌ عَلیمٌ * یُؤْتِى الْحِکْمَةَ مَنْ یَشآءُ وَ مَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِىَ خَیْرًا کَثیرًا وَ ما یَذَّکَّرُ اِلاّآ أُولُوا الْاَلْبابِ* وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ نَفَقَةٍ أَوْ نَذَرْتُمْ مِنْ نَذْرٍ فَاِنَّ اللّهَ یَعْلَمُهُ وَ ما لِلظّالِمینَ مِنْ أَنْصارٍ * اِنْ تُبْدُوا الصَّدَقاتِ فَنِعِمّا هِىَ وَ اِنْ تُخْفُوها وَ تُؤْتُوهَا الْفُقَرآءَ فَهُوَ خَیْرٌلَکُمْ وَ یُکَفِّرُ عَنْکُمْ مِنْ سَیِّئاتِکُمْ وَ اللّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبیٌر
(سوره بقره، آیات 267 - 271).
:اى کسانى که ایمان آورده‏اید، از چیزهاى پاکیزه‏اى که به دست آورده‏اید و از آنچه براى شما از زمین بیرون آورده‏ایم، انفاق کنید و قصد آن را نداشته باشید که از چیز ناپاک انفاق کنید چیزى که شما خود آن را نمى‏گیرید مگر اینکه در آن چشم پوشى کنید. و بدانید که خداوند بى‏نیاز ستوده است * شیطان براى شما نوید فقر مى‏دهد و شما را به کار زشت دعوت مى‏کند ولى خدا شما را به آمرزشى از خود و فزونى نوید مى‏دهد و خدا وسعت بخش داناست * (خداوند) حکمت را به هر کس که بخواهد مى‏دهد و به هر کس که حکمت داده شد، پس خیر فراوانى به او داده شده است و یادآور نمى‏شوند مگر صاحبان اندیشه* و هر چه را انفاق نمایید و هر چه را نذر کنید، پس خداوند آن را مى‏داند و براى ستمگران یارانى نباشد * اگر صدقه‏ها را آشکار کنید، چه خوب است آن، و اگر آن را پنهان نمایید و به تهیدستان بدهید، براى شما بهتر است و خدا بعضى از گناهان شما را مى‏پوشاند و خدا به آنچه انجام مى‏دهید آگاه است.
سخن از انفاق و مسایل و شرایط آن است. در این آیات، نخست به این موضوع مى‏پردازد که انسان باید از چیزهاى پاک و پاکیزه و پسندیده که آن را دوست دارد، انفاق کند و از آن به «طیبات» تعبیر مى‏کند. این واژه، هم شامل پاکیزگى و شایستگى ظاهرى مال است و هم شامل حلال بودن آن است. انفاق باید از بهترین چیزهایى که انسان آن را کسب مى‏کند و به دست مى‏آورد، باشد.
خداوند در اینجا از دو نوع مالى که به دست انسان مى‏آید، یاد مى‏کند که باید از هر دو ، انفاق کرد: نوع اول، اموالى است که با کسب و تجارت به دست مى‏آید و نوع دوم، اموالى است که از زمین به دست مى‏آید مانند معادن و زراعت که خدا آنها را از زمین بیرون مى‏آورد.
در تأکید مطلب قبلى که باید از «طیبات» انفاق کرد، اظهار مى‏دارد که هرگز به این فکر نباشید که از اموال نامرغوب و کم‏ارزش خود یا از اموالى که از راه نامشروع به دست آورده‏اید، انفاق کنید و از آن به «خبیث» تعبیر مى‏کند. خباثت مال یا به جهت نامرغوب و ناپسند بودن آن است و یا به جهت کسب آن از راه حرام است و نباید چنین مالى را انفاق نمود. آنگاه تذکر مى‏دهد که اگر چنین مالى را کسى به خود شما بدهد، آن را جز با کراهت نمى‏گیرید و حاضر نیستید آن را بپذیرید مگر این‏که از ناپسندى کار دهنده آن چشم‏پوشى کنید و به هرحال از آن ناخشنود هستید، اکنون که چنین است، پس خود را به جاى دیگران بگذارید و آنچه را بر خود نمى‏پسندید، بر دیگران نیز نپسندید و بدانید که خدا بى‏نیاز و ستوده است و به انفاقهاى شما نیازى ندارد.
اصرار و تأکید قرآن در مورد این‏که صدقه دادن و انفاق باید از اموال مرغوب و با ارزش صورت گیرد، در واقع ارزش دادن به فقیر است تا شخصیت او پایین نیاید زیرا او هرچند که فقیر و تهیدست است، اما به هر حال یک انسان و یک مسلمان است که باید شخصیت و ارزش او حفظ شود. نظیر این آیه آیه دیگرى است که مى‏فرماید:
لن تنالوا البر حتى تنفقوا مما تحبون (1) (به نیکى نخواهید رسید مگر از آنچه دوست دارید انفاق کنید).
مطلب دیگر این است که گاهى انسان در حال انفاق و احسان، دچار وسوسه مى‏شود که اگر این چیز باارزش را به دیگران بدهم، ممکن است خودم در آینده به آن محتاج باشم. این یک وسوسه شیطانى است که سراغ اشخاص مى‏آید و آنها را از آینده خود مى‏ترساند و نگران آینده نامعلوم خود مى‏سازد و این فکر را در آنها به وجود مى‏آورد که نکند در آینده دچار فقر و تنگدستى باشم؟ این وسوسه که همواره انسانها را آزار مى‏دهد، نه تنها از انفاق باز مى‏دارد، بلکه انسان را دچار حرص و آز مى‏کند و به افزون طلبى و مالدوستى و بخل وادار مى‏سازد و حتى گاهى انسان را در کسب مال، به راههاى نامشروع و حرام و ارتکاب گناه و معصیت مى‏کشاند.
این است که خداوند در ادامه این آیات هشدار مى‏دهد که شیطان شما را با وعده فقر مى‏فریبد و به فحشا و معصیت فرمان مى‏دهد.(اَلشَّیْطانُ یَعِدُکُمُ الْفَقْرَ وَ یَأْمُرُکُمْ بِالْفَحْشآءِ).
گفته شده که منظور از فحشا در این‏جا بخل است ولى بهتر است که آن را اعم از بخل بگیریم زیرا انسان در اثر این وسوسه شیطانى و براى تأمین آینده خود، ممکن است دست به هر گناه و خلافى بزند و نگرانى از آینده او را به ارتکاب جرائم گوناگون وادار سازد.
در برابر وعده فقر از سوى شیطان، خداوند نیز دو چیز را وعده مى‏دهد: یکى آمرزش گناهان و دیگرى فزونى در مال است. کسى که انفاق مى‏کند از سویى بعضى از گناهان او بخشوده مى‏شود و از سوى دیگر خیر و برکت و فزونى به مال او داده مى‏شود و فردى که به خدا ایمان دارد در موقع انفاق و بذل مال نه تنها از فقر نمى‏ترسد و از آینده خود نگران نیست، بلکه به فضل و مرحمت خداوند امیدوار است و انتظار آن را دارد که علاوه بر آمرزش گناهانش، خدا بر مال و ثروت او نیز بیفزاید و خدا که چنین وعده‏اى را مى‏دهد، توانایى انجام آن را دارد زیرا که او «واسع و علیم» است. واسع است، گشایش و وسعت مى‏دهد و علیم است از نیتهاى قلبى بندگان خود آگاه است.
امام صادق علیه‏السلام درباره آیه «الشیطان یعدکم الفقر» فرمود: شیطان مى‏گوید: مال خود را انفاق نکن که فقیر مى‏شوى و «والله یعدکم مغفرة منه» یعنى اگر انفاق کردید خدا شما را مى‏آمرزد «وفضلا» یعنى براى شما باقى مى‏گذارد.(2)
در آیات بعدى پس از بیان مطلبى راجع به حکمت و این‏که خداوند به هرکس که بخواهد حکمت عطا مى‏کند، مطلب دیگرى را در باره انفاق و بخشش عنوان مى‏کند و آن مربوط به پنهان یا آشکار بودن صدقه و انفاق است.
همواره این سؤال مطرح بوده و از پیامبر هم مى‏پرسیدند که آیا صدقه پنهانى نیکوتر است یا صدقه آشکار؟ این آیه پاسخ به این پرسش است و طبق آن، هر دو نوع صدقه پسندیده است. مى‏فرماید: اگر صدقه را آشکارا بدهید، چه خوب است و اگر پنهانى باشد آنهم براى شمابهتر است.«اِنْ تُبْدُوا الصَّدَقاتِ فَنِعِمّا هِىَ وَ اِنْ تُخْفُوها وَ تُؤْتُوهَا الْفُقَرآءَ فَهُوَ خَیْرٌلَکُمْ».
هر کدام از این دو نوع در جاى خود پسندیده است و حسنى دارد؛ صدقه آشکار این خوبى را دارد که دیگران با دیدن آن تشویق مى‏شوند که آنها هم صدقه بدهند و یک اثر تربیتى دارد و صدقه پنهانى این حسن را دارد که دیگر جاى ریا و شهرت طلبى نیست و تنها براى خدا انجام مى‏گیرد.
هر چند در آیه شریفه هر دو نوع صدقه مورد پسند واقع شده ولى به نظر مى‏رسد که صدقه پنهانى بر صدقه آشکار ترجیح داده شده چون درباره صدقه پنهانى کلمه «خیر» به کار رفته که به معناى بهتر و برتر است و این کلمه در مقام ترجیح چیزى بر دیگرى استعمال مى‏شود.
در ادامه آیه بار دیگر انفاق کنندگان را تشویق مى‏کند و اظهار مى‏دارد که خداوند در برابر این کار نیکوى شما، بعضى از گناهانتان را مى‏بخشد و بر آن پرده‏پوشى مى‏کند. «وَ یُکَفِّرُ عَنْکُمْ مِنْ سَیِّئاتِکُمْ» این‏که مى‏فرماید: «من سیئاتکم = برخى از گناهان شما» اشاره به این است که در اثر انفاق، تنها بخشى از گناهان شما آمرزیده مى‏شود نه همه آنها. تا مردم جسارت بر گناه پیدا نکنند و چنین نپندارند که هر گناهى که کردند، با انفاق بخشیده مى‏شود. بلکه گناهان انسان براى خود حساب و کتابى دارد و اگر انفاق باعث آمرزش خداوند مى‏گردد، این آمرزش تنها بخشى از گناهان را در بر مى‏گیرد. در عین حال باید بدانند که خدا به هر چه انجام مى‏دهند، آگاه‏است.

________________________________________
1- آل عمران / 92.
2 - تفسیر قمى، ج 1، ص 92.

تبلیغات