آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۴۰

چکیده

متن

همسایه خوب بودن و رفتار خوب داشتن با همسایه، مایه افزایش روزى است.(امام صادق علیه‏السلام )
ارزش داشتن همسایه خوب و بى‏آزار بر کسى پوشیده نبوده و نمى‏توان آن را انکار کرد چرا که از یک طرف بناى آفرینش انسان بر اساس زندگى جمعى از سوى پروردگار عالم نهاده شده است که انسانها بدون استثناء، از مدد و یارى یکدیگر هیچ‏وقت بى‏نیاز نبوده و بدون همکارى همنوعان خود ادامه زندگى برایشان میسّر نیست. و از طرف دیگر لازمه زندگى جمعى در کنار هم بودن است. لذا جامعه‏اى که از افراد انسانها تشکیل مى‏شود، باید در کنار هم باشند تا بر مشکلات زندگى پیروز شوند و معنى در کنار هم بودن همان همسایگى است که از همسایه‏هاى دور و نزدیک تشکیل مى‏گردد.
در زندگى اجتماعى، همسایه مهم‏تر از فامیل انسان است، چرا که ممکن است فامیل و بستگان در کنار انسان نباشند ولى همسایه (چنانکه از لفظ آن پیداست)، همیشه در کنار انسان و در سایه یکدیگر ادامه حیات داده و در غم و شادى همدیگر شریک هستند و لحظه‏لحظه شب و روز، امکانِ دسترسى به همسایه وجود دارد و این چیزى است که همگى آن را لمس کرده‏ایم.
احترام همسایه از دیدگاه قرآن
آفریننده بى‏همتا و یگانه خالق هستى که خود؛ انسان را یک موجود جمعى آفرید، پس از سفارش انسانها به توحید و یگانگى خود و احترام به والدین و فامیل و ایتام و مساکین و فقراء، در مورد همسایه مى‏فرماید:
«...همچنین به همسایه‏هاى دور و نزدیک نیکى کرده و احترام نمایید....»(1).
گرچه در معنى «قُربى» و «جُنُب» اقوال مفسّران مختلف است، ولى به گفته مرحوم علاّمه طباطبائى(ره)، منظور از «والجار ذى‏القربى»، همسایه‏هاى نزدیک؛ و از «جارالجنب»، همسایه‏هاى دور مى‏باشد، چرا که خداوند متعال صراحتا هر دو را بیان کرده است.
همسایگان از دیدگاه احادیث
همسایگان باید از حال و روز همدیگر باخبر باشند و بدانند آیا همسایه آنها چه مشکلى دارد، آیا مى‏تواند به آسانى امرار معاش نماید و یا مشکل خاص دیگرى دارد که ممکن است به دست همسایه حل شود؟ انسان باید توجه داشته باشد که ممکن است همسایه‏اى شب را گرسنه به صبح برساند، چرا که تنها واجبات از قبیل خمس و زکات و... نیست که انسان در برابر آن خود را موظّف بداند، بلکه وظائف دیگرى هم دارد که از جمله آنها وظیفه‏اى است که نسبت به همسایه‏ها دارد. در حدیثى مى‏خوانیم:
«به پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله عرض کردند یا رسول اللّه آیا در مال و دارائى انسان غیر از زکات حق دیگرى هم هست؟ فرمود: بلى، نیکى به فامیل وقتى پشت کند(قطع رحم کند)، نیکى به همسایه مسلمان. پس هرکس شب را با شکم سیر بخوابد درحالى که همسایه مسلمانش گرسنه سر به بالش بگذارد به من ایمان نیاورده است. سپس فرمود: جبرئیل پیوسته مرا نسبت به همسایگان توصیه مى کرد به‏طورى که گمان بردم براى آنها ارث مقرر خواهد کرد»(2).
پس همسایه در قبال همسایه مسلمانش پیش خدا مسئول است و اگر برایش ممکن است، باید مشکل همسایه را حل کند و الاّ خداوند او را پیش از قیامت در دنیا هم مجازات خواهد کرد.
شخصى به نام «کاهلى» مى‏گوید: از امام صادق علیه‏السلام شنیدم که فرمود:
چون «بنیامین» فرزند یعقوب، از کنار او رفت، فریاد کشید: خدایا به من رحم نمى‏کنى؟ فرزندانم را بردى و چشمم را گرفتى؟ خداى تبارک و تعالى به او وحى کرد اگر من آنها را میرانده باشم، زنده‏شان مى‏کنم تا آنها را به تو برسانم ولى یادت مى‏آید آن گوسفندى را که سر بریدى و بریان کردى، خوردى و فلان و فلان در همسایگى تو بودند و روزه داشتند و چیزى از آن به آنها ندادى؟»(3).
از این حدیث مى‏فهمیم بیش از آن که ما فکر مى‏کنیم، در قبال همسایه وظیفه داریم.
در اهمیت نیکى و احترام به همسایه همین بس که امیرمؤمنان على علیه‏السلام در وصیّت خود فرمود:
«اللّه اللّه فى جِیرانکُم فانَّهُم وَصیَّةُ نبیُّکُم، ما زالَ یُوصى بِهم حتّى ظَنَنّا أنّه سَیُوَرِّثُهُم...».
«درباره همسایگان از خدا بترسید که آنان سفارش شده پیغمبرتان هستند، همواره درباره ایشان سفارش مى‏فرمود تا گمان کردیم براى آنها(از همسایه) میراث قرار مى‏دهد(در مالشان سهمى تعیین مى‏فرماید)(4).
در حدیث دیگرى در اهمیت همسایه مى‏خوانیم:
پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله در عهدنامه‏اى که میان مهاجرین و انصار و هرکس به آنها بپیوندد نوشت:
«1. همسایه مانند خود انسان است نه زیانمند شود و نه گناه بورزد. 2.احترام همسایه مانند احترام مادر است، باید نسبت به همسایه هم چنین باشد»(5)
و از اینجاست که هرکس بخواهد خانه‏اى خریدارى نماید، پیش از هرچیز از همسایه‏هاى آن خانه پرس و جو مى‏کند که مبادا در همسایگىِ یک همسایه ناباب قرار گیرد، چرا که همسایه بد کمر انسان را مى‏شکند چنانکه در حدیثى مى‏خوانیم:
امام باقر علیه‏السلام مى‏فرماید: «مِن القواصِمِ الفواقر الّتى تقصِمُ الظّهْرَ جارُ السُّوء إنْ راى حسنةً أخفاها و إن راى سیّئَةً أفشاها»(6).
«از بلاهاى شکننده که کمر را مى‏شکند، همسایه بد است، اگر خوبى از تو ببیند، آن را نهان سازد و اگر بدکردارى بیند، فاش سازد».
اما در مقابل، اگر همسایه خوب باشد، علاوه بر فوایدى که براى انسان دارد، حداقلّ آزارش به همسایه نمى‏رسد، در این زمینه امام صادق علیه‏السلام مى‏فرماید:
«المُؤمنُ مَن آمنَ جارُهُ بوائقِه»(7). «مؤمن کسى است که همسایه‏اش از ستم و دغلکارى او در امان باشد».
باز حدیثى دیگر از پیامبر گرامى اسلام صلى‏الله‏علیه‏و‏آله : در باره اهمیت همسایه و نقش آن در زندگى جمعى انسانها، که فرمود:
«مَن کانَ یؤْمِنُ بِاللّهِ وَ الیومِ الآخر فَلیَحسنْ إلى جارِه»(8).
کسى که ایمان به خدا و روز رستاخیز دارد، باید به همسایگان خود نیکى کند».
همچنین امام صادق علیه‏السلام مى‏فرماید:
«حُسن الجوارِ یزیدُ فِى الرِّزق»(9). «همسایه خوب بودن و رفتار خوب داشتن با همسایه مایه افزایش روزى است».
همسایه کیست؟
چنانکه از آیه شریفه هم استفاده مى‏شود، منظور از همسایه کسانى هستند که در اطراف خانه انسان، خانه داشته باشند و شبانه‏روز در هر لحظه و ساعت اگر بخواهند، بتوانند همدیگر را ببینند و مشکلات خود را در میان بگذارند اما آیا حد و حدودى هم بیان شده یانه؟ به بیانات پیشوایان معصوم علیهم‏السلام خود که آنها تفسیر کننده واقعى کلام خدا و خودشان سمبل همسایه خوب و نشان‏دهنده رفتار درست با همسایگان بودند، مراجعه مى‏نماییم تا حدود آن را روشن سازند:
در احادیث آمده است تا چهل خانه از هر چهار طرفِ خانه انسان همسایه محسوب مى‏شود.
از امام صادق علیه‏السلام سؤال شد حدود همسایگى چقدر است؟ فرمود: چهل خانه از هر چهار طرف. «ما حدُّ الجار؟ قال: أربعینَ دارا من کُلِّ جانبٍ»(10).
همچنین فرمود: «کُلِّ أربعینَ دارا جیرانٌ مِن بین یدیه و مِن خلفه و عن یمینه و عن شماله». همه چهل خانه از جلو و پشت و راست و چپ، همسایه محسوب مى‏شود»(11).
اگر چهل خانه از هر چهار طرف حساب کنیم تقریبا تمامى یک شهر کوچک را در برمى گیرد (چون اگر خانه هر انسانى را مرکز دایره‏اى فرض کنیم که شعاع آن از هر طرف چهل خانه باشد، با یک محاسبه ساده درباره مساحت چنین دایره‏اى روشن مى‏شود که مجموع خانه‏هاى اطراف آن را تقریبا پنج هزار خانه تشکیل مى‏دهد که مسلما شهرهاى کوچک بیش از آن خانه ندارند)(12).
اما آیا همسایه خوب و بد کیست؟ انشاء اللّه در شماره آینده.
ادامه دارد
________________________________________
1. «...والجارِ ذِى القُرْبى وَ الجارِ الجُنُبِ...».(سوره نساء، آیه 36).
2. بحارالأنوار، ج74، ص 151، ح8.
3. اصول کافى، ج4،(دوجلدى)، ص 498.
4. نهج‏البلاغه فیض الإسلام، ص 977، وصیّت 47.
5. «انّ رسول اللّه کتب بین المهاجرین‏ء و الأنصار و مَن لحقَ بهم من أهلِ یثربَ انّ الجار کالنّفس، غیر مُضارٍّ و لا آثم و حرمة الجار کحرمةِ اُمّه». (اصول کافى، ج4(دوجلدى)، ص 498).
6. همان، ص 501.
7. همان، ص 500.
8. تفسیر نمونه به نقل از تفسیر المنار، ج5، ص 92، ط بیروت.
9. بحار، ج74، ص 153.
10. بحارالأنوار، ج74، ص 151.
11. تفسیر نورالثقلین، ج1، ص 480 - اصول کافى، ج4(دوجلدى)، ص 501، باب حد الجوار، ح1.
12. تفسیر نمونه، ج3، ص 380، ذیل آیه 36 سوره نساء.

تبلیغات