آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۳

چکیده

در عرفان، فقط حق وجود دارد و موجودات کثیر، تعینات و تجلیات او هستند. حال، مسئله اینست که اسماء با پذیرش اصل وحدت وجود در منظومه» فکری عرفا از چه جایگاهی برخوردارند؟ آیا وجود دارند یا خیر؟ اگر وجود دارند، وجودشان چگونه است؟ و اگر وجود ندارند و عدمی هستند، عدمی بودن آنها به چه معناست؟ اسماء الهی واسطه ظهور حق در مراتب غیب و شهادتند. اسماء در تعین اول (مرتبه غیب اول) با ذات حق وحدت دارند اما در تعین ثانی، با ظهور اعیان ثابته، ظهور علمی پیدا میکنند و نسبت اسماء و اعیان ثابته، در مرتبه غیب دوم آشکار میشود. در مرتبه شهادت، اسماء بر اساس استعداد اعیان ثابته به آنها وجود خارجی میبخشند و نسبت وجودی (اعیان خارج و اسماء فعل) ظهور می یابد. اما خود اسماء از آنجا که ظهور وجودند در خارج وجود مستقل ندارند بلکه از نسب وجودی هستند و بر اساس مظاهر (یک طرف نسبت)، ظهور خارجی دارند و هرگاه مظاهر، استعداد جزئی دریافت ظهور عینی را داشته باشند، اسماء (طرف دیگر نسبت) نیز ظاهر میشوند و اگر استعداد نباشد، اسماء به اصل خود (مرتبه» غیب) رجوع میکنند. در واقع اسماء، معدومالعین و موجودالاثرند.

تبلیغات