آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۴۰

چکیده

متن

در شماره قبلى تعداى از آثار سازنده روحى و اخلاقى ذکر و یاد خدا را از نظر خوانندگان گرامى گذراندیم، اینک با تعدادى دیگر از این آثار سازنده، آشنا مى‏شویم .
8 . باطن بینى
در پرتو تداوم در ذکر خدا مى‏توان دیده ملکوت‏بین پیدا کرد و درهاى آسمان معنى را به روى خود گشود: «و فتحت لهم ابواب السماء ...» (1) . نور ذکر، باطن امور را بر ما مى‏گشاید حتى به حقایق آخرت و جهان دیگر مى‏توان آگاهى یافت . حضرت على علیه السلام در خطبه‏اى که صفات اهل ذکر است صریحا این حقیقت را بیان فرموده است:
«گویا دنیا را به پایان رسانده و به آخرت درآمده و مشاهده‏کننده صحنه آخرت هستند و گویا بر احوال پنهان اهل برزخ در مدت اقامتشان در آنجا آگاهند و قیامت تاى وعده‏هاى خویش را جلو چشم ایشان محقق ساخته و در همان حال که هنوز در دنیا هستند پرده غیب از جلو چشمشان کنار رفته به‏طورى که مى‏بینند آنچه را که دیگر مردم نمى‏بینند و مى‏شنوند آنچه را که دیگران قادر به شنیدن آن نیستند» (2) .
9 . افزایش هدایت
ذکر خدا درجات هدایت را افزایش مى‏دهد . در سوره کهف آمده است:
«... و اذکر ربک اذا نسیت و قل عسى ان یهدین ربى لاقرب من هذا رشدا» (3) .
«پروردگارت را یاد کن و بگو شاید خداهم مرا به چیزى که به حق و صواب نزدیکتر از این باشد، هدایت کند» . در این آیه خداوند به پیامبرش دستورى مى‏دهد تا امت از آن استفاده کنند، مى‏فرماید: اگر خدا را فراموش کردى به یاد خدا باش تا بر هدایت تو افزوده گردد . معلوم مى‏شود هر درجه‏اى از ذکر که هم سطح خود ایمان و هدایت را در بر دارد، زمینه‏اى است‏براى درجه بعدى و دایت‏بالاتر و ایمان افزون‏تر . «و اذکر ربک اذا نسیت ...» ، یعنى اگر آن درجه عالیه را از دست دادى، باز هم به یاد خدا باش و متذکر حق باش تا خداوند رشد بیشتر و بهترى به تو مرحمت کند (4) .
10 . عدم از خودبیگانگى
یکى از موجبات عمده رکود و بى‏ثمرى انسان، در افتادن به ورطه خود فراموشى و از خودبیگانگى است . قرآن کریم تنها عامل خودفراموشى را خدافراموشى معرفى مى‏کند که به وسیله ذکر و یاد خدا مى‏توان از این ورطه هولناک نجات یافت:
«و لا تکونوا کالذین نسوا الله فانسیهم انفسهم اولئک هم الفاسقون‏» (5) .
«مانند آن افرادى مباشید که خدا را فراموش کردند پس خداوند هم آنان را از یاد خودشان برد و اینان همان فاسقان هستند» .
11 . مقبولیت و پذیرش
یکى از نشانه‏هاى اینکه فرد بداند مورد رضایت‏خدا هست‏یا نه؟ این است که فرد ببیند اهل ذکر است‏یا نه . آنان که مى‏بینند توفیق ذکر خدا را دارند باید مطمئن باشند که مقبول خداى تعالى و مورد عنایت او هستند تا وقتى که خداوند از بنده‏اى خشنود نباشد، اجازه نمى‏دهد نام پاکش بر دهان او جارى شود و مداومت در ذکر داشته باشد . کسانى که مى‏بینند ذاکر خداى متعال هستند باید اطمینان داشته باشند که خدا نخست ذاکر آنها بوده است (6) .
12 . کنترل قواى فکرى
یکى دیگر از آثار و ثمرات ذکر، کنترل قواى فکرى و حواس است . در مسیر تهذیب نفس، انسان باید به تدریج‏بر قواى درونى و همه ابعاد گفتارى و رفتارى وجود خود مسلط شود . یکى از ابعاد گریزپا و سرکش درون انسان قوه تفکر اوست . سرکشى این بعد را مى‏توان در نماز به خوبى درک کرد . یکى از عوامل بسیار مؤثر در کنترل فکر، مداومت در ذکر است (7) :
«یا ایها الذین آمنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا × و سبحوه بکرة و اصیلا» (8) .
«اى مؤمنان! خدا را بسیار یاد کنید و هر صبح و شام او را تسبیح گویید» .
امام صادق علیه السلام از سیره پدر بزرگوارش امام باقر علیه السلام نقل مى‏کند:
«پدرم امام باقر علیه السلام بسیار ذکر خدا مى‏گفت . من همواره با او راه مى‏رفتم و او به یاد خدا بود و با او غذا مى‏خوردم و او ذکر خدا مى‏گفت و حتى وقتى با مردم حرف مى‏زد، شرکت در جلسات مردم او را مانع از ذکر خدا نبود و من مرتب مى‏دیدم که زبانش به زیر گلویش مى‏چسبد و لا اله الا الله مى‏گوید و او پیوسته ما را جمع مى‏کرد و بین الطلوعین بیدار نگه مى‏داشت و ما را به خواندن ذکر، دعا و قرآن امر مى‏فرمود تا آفتاب طلوع کند» (9) .
بنابراین ذکر زیاد و توبه به معناى آن به تدریج انسان را توانا مى‏کند تا تمرکز حواس کسب کند و هر لحظه به هرچه اراده کرده، بیندیشد و فکر را از سرکشى مانع شود و این قدرت در ابعاد بسیارى مى‏تواند فکر و قواى درونى را مهار کند .
13 . زدودن غم و اندوه
غم و اندوه غالبا بر اثر از دست دادن یک چیز، به دست نیاوردن مطلوب، تردید وبلاتکلیفى و مشاهده صحنه‏هاى تاثرانگیز پیش مى‏آید .
یاد خدا در همه این موارد مى‏تواند به نحو معجزه‏آسایى غم و غصه را برطرف سازد . گاهى غمى که بر دل شخص سنگینى مى‏کند ناشى از تاسف او به خاطر از دست دادن یک فرصت، یک موقعیت و یا چیزى از مال و مقام دنیاست . خداوند متعال مى‏فرماید:
«لکیلا تاسوا على ما فاتکم ...» (10) .
«نسبت‏به آنچه از دست داده‏اید افسوس نخورید» .
با یاد خدا مى‏توان به مرحله‏اى از معرفت دست‏یافت که به خاطر از دست دادن هیچ چیزى اندوهگین نشد . کسى که صرفا به یاد خداست مى‏آموزد که پیوسته حاجات خود را از خدا بخواهد و به لطف و کرم او امید ببندد .
حضرت یعقوب علیه السلام فرمود:
«. . انما اشکو بثى و حزنى الى الله و اعلم من الله ما لا تعلمون‏» (11) .
«من غم و درد دل خود را به خدا مى‏گویم و مى‏دانم از خدا آنچه را شما نمى‏دانید» .
بعضى اوقات غم و غصه نتیجه تردید و بلاتکلیفى است . کسانى که نسبت‏به اجرا یا عدم اجراى کارى دو دل هستند، دچار پریشانى و اندوه مى‏گردند . چنین غصه‏هایى براى کسى که به ذکر خدا مشغول باشد، کمتر پدید مى‏آید; زیرا یاد خدا او را صاحب تشخیص و اراده‏اش را قوى مى‏کند و روح اعتماد و توکل به خدا را در او زنده مى‏کند .
و بالاخره دیدن صحنه‏هاى تاثرانگیز موجب اندوه شدید مى‏گردد در این‏گونه موارد یاد خدا بهترین داروى معنوى اثربخش است; مثلا اگر از روى توبه به ذکر خدا مشغول شود، این ذکر او را از معنویت‏سرشار خواهد کرد، غمش را خواهد زدود و قلبش را از فشارهاى ناشى از غم، خلاص خواهد کرد (12) .
14 . نجات از غفلت
همه گناهان کوچک و بزرگ در حالت غفلت و بى‏خبرى رخ مى‏دهد و عوامل غفلت‏زا بسیار است . زن، فرزند، زینت‏ها، زخارف دنیوى، دارایى‏هاى منقول و غیر منقول، ریاست‏ها، حکومت‏ها، عنوان‏هاى فامیلى و مقام علمى و روحانى و حتى بسیارى از عبادتها ممکن است انسان را به غفلت‏بیاندازد .
شیطان براى غافل کردن هرکسى از طریق ویژه‏اى که با حال و شغل او متناسب و در او مؤثر است، وارد مى‏شود و او را به آن سرگرم مى‏سازد . آنچه غفلت را برطرف، عمل را صالح و انسان را تربیت مى‏کند، یاد خدا و تذکر است و عوامل تذکر نیز فراوان است . بعضى از عوامل تذکر، تکوینى و برخى دیگر تشریعى است .
اجرام زمینى و آسمانى، شب و روز، نعمت‏هاى مادى، پدیده حیات و تمامى ذرات جهان هستى که صنع صانع یکتاست، عوامل تکوینى تذکر است که نظرکردن به آنها اهل معرفت را به یاد خدا مى‏اندازد . و عوامل تشریعى تذکر، همان عبادات است که بهترین رافع غفلت است و خلاصه آنکه بر اساس آیات قرآن و به حکم عقل و اثبات تجربه، یاد خدا انسان را از حالت غفلت‏خارج مى‏کند و از ابتلا به پیامدهاى آن که ارتکاب معاصى، مفاسد شخصى و اجتماعى تباه‏کننده است، دور مى‏سازد (13) .
از آثار و ثمرات ذکر گفتیم و در اینجا متذکر مى‏شویم که یکى از مصادیق والاى ذکر، قرآن است . بنابراین تمام آثارى که بر قرآن کریم مترتب است و همه بهره‏مندى‏هایى که انسان از رهگذر قرآن کریم مى‏تواند به آن برسد، خود ثمرات و آثار ذکر خواهد بود و نیز تمامى اثرات عظیمى که بر نماز مترتب است، در شمار ثمرات ذکر است; زیرا نماز یکى از مصادیق والاى ذکر است .
پى‏نوشت:
1) نهج‏البلاغه، خطبه 222، 13 .
2) همان، خ‏222، 8، 9، 10 .
3) کهف، 24 .
4) پاسدار اسلام، شماره‏137، ص‏45 .
5) حشر، 19 .
6) مجله تربیت، سال دهم، شماره‏1، ص‏30 .
7) همان، 31 .
8) احزاب، 41 و 42 .
9) پاسدار اسلام، شماره‏137، ص‏9 .
10) حدید، 23 .
11) یوسف، 86 .
12) نمازشناسى، حسن راشدى، ص‏79 .
13) همان، ص‏168 و 169 .

تبلیغات