آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۴۰

چکیده

متن

در سلسله بحث‏هاى «نشانه‏هاى خدا در قرآن‏» خواندیم که خداوند در قرآن، آفرینش «همسر» را یکى از نشانه‏هاى خود معرفى کرده است . به این مناسبت‏بحث‏هایى پیرامون ازدواج، انتخاب همسر و ... مطرح کردیم، و اینک آخرین بحث مربوط به ازدواج .
ازدواجى که براساس لتسکنوا الیها» باید مایه آرامش و شکوفائى جامعه شود، با رواج موانع زیادى سر راه خود، توسط خود مردم مواجه شده است که از جمله آنها رسوم موهوم و خرافى و سنگین کردن مهریه‏ها و جهیزیه‏ها و دیگر هزینه‏هاى ازدواج و توقعات بى‏جا و همچنین آرزوهاى بى‏جا و تشریفات بیش از اندازه متعارف با هزینه‏هاى کمرشکن است که روز به روز هم رو به افزایش است . اینها قهرا امر ازدواج را ناممکن یا خیلى دشوار ساخته است تا جائى که خیلى از جوانها قید ازدواج را زده و به فساد و تباهى کشیده مى‏شوند .
آیا ما نمى‏توانیم به جاى تالارها در خانه‏ها جشن گرفته و هرچه ساده‏تر و باصفاتر برگزار کنیم (و اگر در تالار برگزار مى‏کنیم، به صورت کم‏تشریفات، مثلا با یک نوع غذا و حذف هزینه‏هاى غیر ضرورى باشد) تا هزینه‏هاى اضافى به مصرف واجبات خانواده نوپا برسد؟ و کسانى هم که از امکانات بیشترى برخوردارند، براى سامان دادن به ازدواج دیگران، یا امور خیریه دیگر اختصاص دهند تا این کارهاى خیر به عنوان خاطره خوب ازدواجشان باقى و درسى براى دیگران باشد؟
آیا ما نمى‏توانیم به پیروى از پیشوایان معصوم خود مخصوصا پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه و آله، کارها را براى خود سهل و آسان بگیریم تا هم خود و هم فرزندان جوانمان که مى‏خواهند زندگى جدیدى را شروع کنند، با آرامش خاطر به زندگى مشترک خود ادامه دهند؟
در اینجا ممکن است گفته شود که زمان تغییر کرده و الان در قرن بیست و یکم هستیم و رسومات آن دوران به ما ربطى ندارد .
در پاسخ باید گفت: دوران پیامبر صلى الله علیه و آله را نمى‏توان از این مشکلات دست و پا گیر که الان گریبانگیر جوامع، خصوصا جامعه اسلامى ما شده، استثنا کرد . زیرا در آن دوران نیز اشراف و ثروتمندان و قدرتمندان، مراسم عروسى پرتشریفات برپا مى‏کردند، دختران خود را به افرادى تزویج مى‏نمودند که از قدرت و امکانات مالى برخوردار باشند و از عهده انتظارهاى آنها برآیند . ولى پیامبر گرامى اسلام با این رسوم موهوم مبارزه کرد و دختران ثروتمند را به مردان بى‏بضاعت و همچنین دختران فقیر را با مردان با مکنت تزویج کرد . چنانکه در حدیثى از امام باقر مى‏خوانیم:
«زنى حضور پیامبر رسید عرض کرد: مرا شوهر دهید . پیامبر فرمود: کیست‏با این زن ازدواج کند؟ شخصى بلند شده و آمادگى خود را اعلام کرد پیامبر پرسید: براى مهریه چه دارى؟ عرض کرد چیزى ندارم . فرمود: آیا چیزى از قرآن بلدى؟ گفت: بلى . فرمود: مقدارى از قرآن را به عنوان مهریه یادش بده‏» (1) .
این روایت‏سادگى ازدواج و مهریه را مى‏رساند . و این که مهریه و جهیزیه و تشریفات، اساس زندگى مشترک را تشکیل نمى‏دهند . بلکه چیزى که در این مورد مهم است، ایمان و اخلاص و محبت دو طرف به یکدیگر است . بنابراین در مقابل چشم هم‏چشمى‏ها و رسومات غلط باید ایستاد و مبارزه کرد و این‏گونه مسائل، مسائلى نیست که بتوان گفت دولت‏یا ارگانهاى دیگر از این‏جور کارها جلوگیرى کند، بلکه اینها مسائل فرهنگى است و باید خود مردم با آنها مبارزه کنند، و گرنه با دستور و بخشنامه و امثال اینها درست نمى‏شود . لذا باید روى بخش فرهنگى تکیه کرد . و به عواقب آن فکر کرد تا از جهنمى که به دست‏خود ایجاد کرده‏ایم، نجات پیدا کرده و به هویت اسلامى خود باز گردیم و نگذاریم جامعه پاک اسلامى ما مانند غرب آلوده به فساد و لاابالیگرى شود و ضد ارزشها را ارزش تلقى کنیم . البته در این زمینه نقش رسانه‏هاى گروهى، به ویژه صدا و سیما خیلى مؤثر است .
نگذاریم جوانان به جائى برسند که مانند دوران قبل از انقلاب در کشور عزیزمان ایران، جوانان به عدم ازدواج تشویق شوند، و ضد ارزشها را ارزش به حساب آورند .
مهریه چیست؟
مهریه مال معینى است که از طرف شوهر در برابر همسرى، به زن تملیک مى‏شود (اعم از پول نقد و جنس و ملک و اجرت کارى) و یا به نفع زن بر ذمه گرفته مى‏شود; با رضایت طرفین (دختر و پسر) . خواه کم باشد یا زیاد . ولى کم بودن مهریه از محسنات زن صالحه به شمار رفته است . چنانکه در حدیثى از امام صادق علیه السلام مى‏خوانیم:
«ان من برکة المراة قلة مهرها و من شؤمها کثرة مهرها» (2) .
«از برکت زن کمى مهریه اوست، و زیاد بودن مهریه، نشانه شوم بودن زن است‏» .
البته مهریه با این که شرعا واجب است که باید تعیین شود، اما به اندازه اصالت‏خانوادگى دختر و پسر و ایمان و اخلاق خوب آنان، اهمیت ندارد، چنانکه مى‏دانیم اگر هنگام خواندن عقد، سخن از مهریه به میان نیاید و مهریه تعیین نشود، عقد صحیح است . و بعد از عقد تعیین مى‏شود منتهى به فراخور موقعیت‏خانوادگى و مهارتهاى دو طرف و ملاحظه خانواده‏هاى مشابه، و امثال اینها که مهرالمثل نامیده مى‏شود . یعنى دخترانى که همشان و همطراز آن دختر هستند، به اندازه آنها مهریه تعیین مى‏شود .
گرچه در تعیین مهریه، دختر و پسر یا وکلاى آنان صاحب اختیارند و هر قدر تعیین کنند، جایز است، اما از روى عقل و درک نه احساسى که عقلش را تحت‏الشعاع قرار دهد; و نه مانند آن مردى که به نقل مطبوعات، در یکى از شهرهاى شمال، قلب خود را مهریه همسرش کرده بود که زن جوان با مراجعه به دادگاه خواستار مهریه خود شد که در نتیجه، دادگاه مبلغ 58 میلیون تومان براى قلب همسر این زن تعیین کرد که باید پرداخت‏شود (3) .
ولى اگر مهریه را «مهرالسنة‏» (4) قرار دهند، مستحب است . مهرالسنة، مهریه‏اى است که پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام براى زنان و دختران خود و خانواده خودشان تعیین مى‏کردند .
در تاریخ آمده است وقتى معاویه از دختر حضرت زینب علیها السلام براى یزید خواستگارى کرد، به فرستاده خود توصیه کرد: به پدر و مادر دختر بگو اگر با ازدواج آنها موافقت کنند بدهى‏هاى آنان را ادا مى‏کنم و میزان مهریه در اختیار پدر و مادر دختر است هر قدر خواستند قرار مى‏دهیم و پول هر مقدار خواستند مى‏دهم .
پدر و مادر دختر گفتند: اختیار دختر و همه ما به دست دایى دختر، حضرت امام حسین علیه السلام است، هرچه ایشان تصمیم بگیرند، ما راضى هستیم .
امام حسین علیه السلام فرمود:
«اگر یزید لایق همسرى این دختر بود، مهریه‏اش همان مهرالسنة بود، ما دخترانمان را به پول نمى‏دهیم و عادتمان این نیست که با شوهر دادن دختر، دین خود را ادا نمائیم‏» .
بعد دختر را به عقد پسر عمویش درآورد و قطعه‏زمینى هم به آنها بخشید (5) .
آیا جوانان این مرز و بوم که تا پاى جان به عزیز زهرا امام حسین علیه السلام عشق مى‏ورزند، نمى‏توانند از رهبر و امام خود تبعیت نموده و تشریفات و تجملات را
کنار گذاشته و به ساده‏گرفتن و آسان گرفتن فکر کنند؟
همچنین آیا بزرگان و پدران و مادران نمى‏توانند از سرور آزادگان، ابا عبدالله الحسین علیه السلام تاسى نموده به جاى تشریفات بى‏مورد و سخت‏گیریهاى بى‏جا (چنانکه بعضى‏ها داشتن خانه و ماشین و ... را پیش‏شرط ازدواج دخترشان قرار مى‏دهند)، بیایند خرج ضروریات زندگى جوانان بنمایند تا جامعه‏اى که در اثر فرار جوانان از ازدواج، به تباهى کشیده مى‏شوند، جلوگیرى کنند؟
هر ملتى و هر امتى براى خود در تمام مراحل زندگى الگویى دارند لذا مسلمانان بالاخص شیعیان باید در تمام مراحل زندگى و بالاخص در این مورد پیامبر اسلام را به عنوان پدر عروس و امیرالمؤمنین على علیه السلام را به عنوان داماد و حضرت زهرا علیها السلام را به عنوان عروس; الگو و سرمشق عروسى و زندگى خود قرار دهند . لذا ما با بیان جریان خواستگارى تا مراسم جشن عروسى على علیه السلام و زهراى مرضیه علیها السلام به صورت خیلى مختصر، سخن خود را به پایان مى‏بریم باشد که خداوند توفیق پیروى از حضرتشان را به ما عنایت فرماید .
خواستگارى على علیه السلام از فاطمه زهرا علیها السلام
پس از خواستگارى بزرگان قریش و ثروتمندان از حضرت زهرا; پیامبر فرمود ازدواج حضرت زهرا علیها السلام به فرمان خدا باید انجام پذیرد، اصحاب پیامبر فهمیدند که غیر از على علیه السلام همشانى از نظر فضائل اخلاقى و ایمان و اخلاص و ... براى فاطمه نیست و کسى در آن حد نیست که بتواند با زهرا ازدواج نماید لذا على علیه السلام را تشویق به خواستگارى کردند و چون على علیه السلام قلبا موافق این مطلب بود و دنبال فرصتى براى طرح موضوع مى‏گشت، روزى خدمت پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله رسید اما حیا سراسر بدن او را گرفته سر به زیر افکند و معلوم بود که مى‏خواهد مطلبى را به عرض پیامبر برساند ولى شرم مانع مى‏شد، پیامبر او را وادار به سخن گفتن کرد و او با کلماتى مقصود خود را رساند و پیامبر با خواستگارى على موافقت کرد و فرمود: فقط صبر کن تا این موضوع را با دخترم در میان بگذارم وقتى به زهرا گفت: او سکوت کرد . پیامبر فرمود: «الله اکبر، سکوتها اقرارها» (6) .
وقتى رضایت‏حضرت زهرا علیها السلام حاصل شد، على علیه السلام از طرف پیامبر مامور شد زره خود را بفروشد و خرج عروسى نماید، وقتى پول زره را آوردند، پیامبر مشتى از آن را به بلال داد تا براى عروس عطر بخرد و مقدارى به ابوبکر داد تا براى داماد لوازم زندگى بخرند که با آن پول چیزهایى خریدارى شد که هم وسائل زندگى براى داماد و هم جهیزیه عروس به حساب آمد .
جهیزیه حضرت زهرا علیها السلام
جهیزیه حضرت زهرا علیها السلام بسیار اندک و ساده و شامل ارقام زیر بود:
1 . پیراهن هفت درهمى; 2 . روسرى یک درهمى; 3 . قطیفه‏اى که تمام بدن را مى‏پوشانید; 4 . تختى که از لیف خرما و چوب درست‏شده بود; 5 . دو عدد تشک از جنس کتان مصرى; 6 . چهار عدد بالش; 7 . پرده; 8 . حصیر; 9 . دستاس; 10 . مشکى پوستین; 11 . کاسه چوبى براى شیر; 12 . ظرف آب پوستین; 13 . کوزه; 14 . چند کوزه دیگر; 15 . دو عدد بازوبند نقره‏اى; 16 . ظرف مسى .
وقتى که چشم پیامبر به آنها افتاد چنین دعا کرد: «اللهم بارک لقوم جل آنیتهم الخزف‏» (7) . «خدایا زندگى کسانى را که اکثر ظرفهاى آنان سفال است، مبارک گردان‏» .
مراسم عروسى
از طرف داماد و عروس عده‏اى دعوت شدند تا على علیه السلام به خاطر همسر خود ولیمه‏اى ترتیب دهد پس از صرف غذا، پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله دست دختر خود را در دست على گذاشت و فضائل هر دو را به آنها گوشزد کرد و کارها را به این صورت تقسیم کرد که کارهاى خانه با زهرا و کارهاى بیرون خانه از آن على علیه السلام باشد و سپس دستور داد زنان مهاجر و انصار دور شتر عروس را گرفته و به خانه شوهر ببرند (8) و با این سادگى ازدواج برترین زنان عالم که اگر على نبود، همشانى براى ازدواج با او پیدا نمى‏شد، به پایان رسید .
و بدین ترتیب پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله از خواستگارى دخترش تا خانه امیرالمؤمنین على علیه السلام چنان اخلاص و صمیمیتى نشان داد که تا به حال کسى سراغ ندارد .
پى‏نوشت:
1) تهذیب الاحکام، ج‏7، ص 410، باب 10، حدیث 6 .
2) روضة‏المتقین، ج‏8، ص 98 .
3) روزنامه کیهان، 15 مرداد 1381 .
4) پانصد هزار درهم که حدودا ششصد هزار و اندى تومان مى‏شود (بحارالانوار، ج‏43، ص 94) .
5) دکتر احمد بهشتى، زنان نامدار، ج‏3، ص 87 .
6) بحار ج‏43، ص 93 .
7) بحار، ج‏43، ص 94 .
8) بحارالانوار، ج‏43، ص 94 .

تبلیغات