آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۴۰

چکیده

متن

ازدواج و انتخاب همسر عامل آرامش و سکون قلبى و کاهش اضطرابهاست; و موجب تحرک و فعالیت در تمام جوانب اجتماعى و مصونیت از ارتکاب گناه و تحصیل رضا و قرب به درگاه الهى است .
ازدواج یکى از خواستهاى طبیعى انسان و دستور پروردگار عالم در قرآن مجید و از سنتهاى پسندیده پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه و آله است . برخلاف رهبانیت مسیحیت، اسلام جوانان را به ازدواج تشویق مى‏کند، حتى فقهاى اسلام معتقدند که اگر کسى به خاطر عدم ازدواج به طرف گناه کشیده شود، ازدواج بر او واجب است (1) .
خداوند متعال یکى از هدفهاى ازدواج را آرامش و سکون معرفى مى‏کند و مى‏فرماید:
«و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها و جعل بینکم مودة و رحمة ...» (2)
«از نشانه‏هاى او این است که همسرانى از جنس خودتان براى شما آفرید تا در کنار آنان آرامش بیابید و در میانتان مودت و رحمت قرار داد ...» .
آیه شریفه (در مورد آفرینش همسر) یکى از آیات یازده‏گانه‏اى است که با تعبیر «من آیاته‏» آغاز مى‏شود و خداوند متعال آن را یکى از نشانه‏هاى خود معرفى مى‏کند . و هدف از آن را با تعبیر «لتسکنوا الیها» بیان مى‏کند و همچنین در آیه 189 سوره اعراف با تعبیر «لیسکن الیها» آورده است .
آرامشى که در سایه ازدواج حاصل مى‏شود، از چند جهات مى‏توان بررسى کرد:
جلوه‏هاى آرامش در پرتو ازدواج
از نظر جسمى; که غالبا بیماریهاى مقاربتى و در زمان ما «ایدز» به خاطر ترک ازدواج و روى آوردن به بى‏بند و بارى و ولنگارى جنسى گریبانگیر عده‏اى مى‏شود .
از نظر روحى; که تجربتا بر همه ثابت‏شده است کسانى که مجردند، ناآرامیهاى روحى آنان به مراتب بیشتر از کسانى است که ازدواج کرده‏اند . از لحاظ اجتماعى هم افراد مجرد کمتر احساس مسؤولیت مى‏کنند تا اشخاص متاهل . یا کارهاى خلاف و دزدى و ... هم در افراد مجرد بیشتر از کسانى است که تشکیل خانواده داده‏اند .
یک انسان متاهل علاوه بر تعبد و پیروى از دستورات پروردگار جهانیان و پیشوایان معصوم، با ازدواج; خود را سعادتمند نموده و از انزوا و تجرد به کانون اجتماع و مسؤولیت قدم مى‏گذارد، زیرا انسان مجرد اعتبار چندانى در میان اجتماع ندارد و درد مردم را به اندازه انسان متاهل نمى‏فهمد . حتى هنگام استخدام در ادارات دولتى یا خصوصى هم کسى که متاهل است، بیشتر مورد توجه است تا مجرد .
در این زمینه احادیث فراوانى وجود دارد که به عنوان نمونه به دو حدیث اشاره مى‏شود:
از حضرت امیرالمؤمنین على علیه السلام روایت‏شده که ایشان فرمودند:
«ازدواج کنید که ازدواج کردن سنت رسول خدا صلى الله علیه و آله است همواره مى‏فرمود: هرکس که دوست دارد از سنت من تبعیت کند، بداند «ازدواج کردن‏» از سنت من است‏» (3) .
همچنین حضرت امام صادق علیه السلام نقل مى‏کنند که مردى به حضور پدرم امام باقر علیه السلام آمد، آنگاه حضرت از آن مرد سؤال کردند: آیا همسر دارى؟ جواب داد: نه . پدرم فرمود: من دوست ندارم که دنیا و آنچه در آن است از آن من باشد و من در عوض، فقط یک شب بدون همسر زندگى کنم . سپس فرمود: دو رکعت نماز شخص متاهل بهتر از شب زنده‏دارى شخص مجرد است که تمام شب را به نماز ایستاده و روزش را به روزه‏دارى بپردازد (4) .
با توجه به آیات و روایات متعدد در این زمینه، مى‏توان گفت: شخصیت اجتماعى و مذهبى هر شخص، تا حدود زیادى به ازدواج و زناشویى وى بستگى دارد . پیشوایان معصوم علیهم السلام همگى عملا در این مساله پیشگام بوده و با گفتارهاى خود، پیروان خویش را به این سنت الهى ترغیب و تشویق نموده‏اند . زیرا هیچ‏کس بدون همسر آرامش فکرى و روانى پیدا نمى‏کند، تا فرصت اندیشه و آگاهى لازم در معرفت الهى را داشته باشد و از شعله‏هاى افروخته و پرقدرت غریزه جنسى در امان بماند و لذا خداوند متعال در قرآن مجید در آیه یاد شده آرامش خاطر را از بهترین ثمره‏هاى ازدواج و آفرینش همسر را از نشانه‏هاى خدا معرفى مى‏کند .
اما چند نکته قابل توجه در آیه مزبور:
از جنس خودتان
در معنى «انفسکم‏» اقوال مختلفى بیان شده است مانند این‏که: «انفسکم‏» به معناى همشکل و از جنس خودتان مى‏باشد (5) .
و گفته شده حوا از ضلع آدم علیه السلام آفریده شد .
یا گفته شده زنها از نطفه مردها آفریده شده‏اند (6) .
مرحوم علامه طباطبائى‏قدس سره، مى‏فرماید:
در اینجا قرائنى هست که اشاره به مکمل بودن دو همسر براى یکدیگر است که هرکدام از زن و مرد مجهز به جهاز تناسلى ست‏براى توالد و تناسل که اگر یکى نباشد، دیگرى ناقص است و از مجموع این دو، یک واحد تام حاصل مى‏شود و به خاطر این نیاز، به طرف همدیگر کشیده مى‏شوند تا به همدیگر مى‏رسند و آرامش پیدا مى‏کنند (7) .
مودت و رحمت
همچنان که در ساخت و ساز ساختمانى، ملاط; لازمه به هم پیوستگى اجزاى ساختمان است، در زندگى اجتماعى، مخصوصا در زندگى زناشوئى نیز ضرورى است; اما ملاط و چسب زندگى زناشوئى چیست؟ خداوند متعال ایجاد مودت و رحمت‏بین زوجین را که ملاط و چسب زندگى است، از نشانه‏هاى خود خوانده (البته ممکن است آیه شامل مودت میان تمام انسانها باشد) چرا که جامعه بشرى تشکیل یافته از زن و مرد است و تا این جامعه کوچک با همدیگر مهربان و با محبت نباشند، جامعه بزرگ بشرى روى رحمت و آرامش را نخواهد دید . چنانکه در عصر حاضر جهان مادى هرچه قدر با این مساله حیاتى و الهى فاصله مى‏گیرد، با مشکلات فراوانى روبرو مى‏شود خصوصا کشورهاى صنعتى و ماشینى که کانون گرم خانواده، در اثر کنار گذاشتن دستورات حیاتبخش الهى تبدیل به کوههاى یخى مى‏شود و از همدیگر گسسته مى‏شود و دنیا را به لبه پرتگاه مى‏کشاند . و متاسفانه در کشورهاى اسلامى و حتى کشور عزیز خودمان که کشور علوى و امام زمان علیه السلام مى‏باشد، کسانى هستند که تحت تاثیر تهاجم فرهنگى قرار گرفته و از هویت‏خود بیگانه شده و اطلاعات و فیلمهاى اینترنتى و تلویزیونى و ویدئوئى و . . را وحى منزل مى‏دانند . و بدینوسیله کانون خانواده را متزلزل مى‏سازند .
اگر خداوند متعال این مودت و رحمت را ایجاد نکرده بود، به هیچ‏وجه یک پسر و دخترى که ممکن است هرکدام از کشورى باشند، از بیگانگى به یگانگى نمى‏رسیدند . و از همه فامیلهاى خود به یکدیگر نزدیکتر نمى‏شدند .
پیامبر گرامى اسلام، از یکى از جنگها برمى‏گشت مردم به استقبالش آمدند از جمله زنان; یکى از زنها نزدیک آمد و از حال یکى از خویشان خود پرسید، پیامبر فرمود: با او چه نسبتى دارى؟ گفت: پدرم است . فرمود: شهید شد، زن کلمه استرجاع گفت . سپس در مورد شخص دیگرى پرسید، پیامبر فرمود: او کیست؟ گفت: برادرم . فرمود: شهید شد . زن باز «انا لله‏» گفت . بار سوم از حال شخص دیگرى پرسید پیامبر سؤال کرد با او چه نسبتى دارى؟ گفت: شوهر من است . فرمود: شهید شد . گفت واویلاه و دست‏به سرش گذاشت و گریه و بى‏تابى کرد . پیامبر فرمود: هیچ کس به اندازه شوهر براى زن ارزش ندارد! (8) .
در واقع زن و شوهر مکمل یکدیگرند و اگر یکى نباشد، دیگرى ناقص است و باید یک نیروى جاذبه‏اى باشد که این دو را به همدیگر نزدیک کند و آن مودت، و رحمتى است که خداوند بین آنان ایجاد کرده است .
فرق مودت و رحمت
مودت و رحمت از جهاتى باهم فرق دارند:
1 . مودت انگیزه ارتباط در آغاز کار است اما در پایان که یکى از دو همسر ممکن است ضعیف و ناتوان گردد و قادر بر خدمتى نباشد، «رحمت‏» جاى آن را مى‏گیرد .
2 . مودت در مورد بزرگترهاست که مى‏توانند نسبت‏به هم خدمت کنند اما کودکان و فرزندان کوچک در سایه «رحمت‏» پرورش مى‏یابند .
3 . مودت غالبا جنبه متقابل دارد اما «رحمت‏» یک‏جانبه و ایثارگرانه است زیرا براى بقاء یک جامعه گاه خدمات متقابل لازم است که سرچشمه آن «مودت‏» است و گاه خدمات بلاعوض; که نیاز به ایثار و «رحمت‏» دارد (9) .
پى‏نوشت:
1) عروة‏الوثقى مراجعه شود .
2) سوره روم، آیه 21 .
3) وسائل الشیعه، ج‏20، ص 15، ح 6 ابواب مقدمات النکاح، (30 جلدى) .
4) سفینة‏البحار، ج‏2، ص 183، ماده «عزب‏» .
5) تفسیر نمونه، ذیل آیه .
6) طبرسى، مجمع البیان، ذیل آیه .
7) المیزان، ج‏16، ص 166، ذیل آیه .
8) تفسیر نورالثقلین، ج‏4، ذیل آیه .
9) تفسیر نمونه، ج‏16، ص 3 - 392 .

تبلیغات