آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۴۰

چکیده

متن

قرآن مجید، در زیر مجموعه‏ى اصل تبلیغى تذکر، از روش موعظه‏ى حسنه، یادآورى نعمت‏ها و رحمت‏ها، عبرت‏آموزى و تکرار، بارها استفاده کرده است .
اصل تذکر در قرآن داراى جایگاه رفیعى است تا آنجا که تمامى قرآن «تذکره‏» نام گرفته است: «ان هذه تذکرة‏» (1) . و تنها وظیفه رسول خدا صلى الله علیه و آله «تذکر» بیان شده است: «انما انت مذکر» (2) .
و این اصل بیانگر آن است که گاه باید آنچه را که فرد به آن علم دارد، براى او باز گفت . به سخن دیگر، تذکر، علومى را که در سر مدفون شده، در «دل‏» مبعوث مى‏سازد (3) . از این‏رو، تذکر یکى از اصول اساسى تبلیغ تلقى مى‏شود . «و ذکر به ان تبسل نفس بما کسبت‏» (4) . «آنان را به قرآن تذکر ده، مبادا کسى به سبب کردار ناپسند خویش در معرض هلاکت قرار گیرد» .
بدین ترتیب در اصل تذکر باید روشهایى باشد که به آگاهیهاى فرد، تحرکى بخشد و براى این مقصود، روشهاى ذیل پیش‏بینى شده است:
1 . روش موعظه حسنه .
راغب اصفهانى در معناى وعظ مى‏گوید:
«وعظ در لغت‏به معناى بازداشتن و منع کردن است که مقرون به بیم دادن [از عواقب کار] باشد»
و از خلیل (لغوى معروف) نقل مى‏کند که گفته است:
«وعظ، یادآورى و توجه دادن قلب‏ها به خوبى‏هاست، آنگونه که موجب رقت قلب شود» (5) .
واعظ در درجه اول خداوند است: «ان الله نعما هی یعظکم‏» (6) . «خداوند پند و اندرزهاى خوب به شما مى‏دهد» .
و سپس این منصب را به رسول مکرمش صلى الله علیه و آله نسبت مى‏دهد: «قل انما اعظکم بواحدة ...» (7) ، «بگو اى پیامبر! شما را تنها به یک چیز اندرز مى‏دهم‏» .
«ادع الى سبیل ربک بالحکمة و الموعظة الحسنة . .» (8) ، «با حکمت و پند نیکو مردم را به سوى پروردگارت بخوان‏» .
خداوند سبحان قرآن کریم را به عنوان موعظه الهى معرفى کرده است:
«یا ایها الناس قد جاءتکم موعظة من ربکم و شفاء بما فی الصدور و هدى و رحمة للمؤمنین‏» (9) ، «اى مردم! اندرزى از سوى پروردگارتان براى شما آمده است و درمانى براى آنچه در سینه‏هاست و هدایت و رحمتى است‏براى مؤمنان‏» .
«هذا بیان للناس و هدى و موعظة للمتقین‏» (10) ، «این بیانى است‏براى [عموم] مردم هدایت و اندرزى است‏براى پرهیزگاران‏» .
قرآن کریم در شیوه موعظه‏اى خود در آیات فراوان به کافران و گناهکاران با وعده عذاب هشدار داده و آنان را از گناه باز داشته است:
«ان الذین کفروا بآیات الله لهم عذاب شدید و الله عزیز ذو انتقام‏» (11) ، «کسانى که به آیات خدا کفر ورزیدند، براى آنان عذاب شدید است و خداوند توانا و انتقام گیرنده است‏» .
و زمانى هم که مى‏خواهد حکم شرعى را بیان کند، ابتدا در قالب نصیحت و موعظه، زیان‏ها و فایده‏ها را مقایسه نموده و آنگاه حکم شرعى وجوب یا حرمت را بیان مى‏کند . چنانکه درباره حرمت‏شراب و قمار، روش موعظه‏اى را بکار برده است (12) .
در بسیارى از آیات انسان‏ها را دعوت به تفکر و تعقل نموده است و از این طریق درباره امور گوناگون از قبیل توحید، نبوت، معاد و . .. پند و اندرز مى‏دهد و از خواب غفلت‏بیدارشان مى‏کند:
«قل انما اعظکم بواحدة ان تقوموا لله مثنى و فرادى تتفکروا ما بصاحبکم من جنة ان هو الا نذیر لکم بین یدی عذاب شدید» (13) .
«بگو من به شما فقط یک نصیحت مى‏کنم و آن این که براى خدا، دو به دو، یا تنها بایستید و بیندیشید که پیام‏آور شما دستخوش جنون نشده است و از عذاب سخت‏شما را بر حذر مى‏دارد» .
و در آیات فراوانى هم انسان‏ها را به عمل خوب و صالح ترغیب مى‏کند و از عمل زشت‏برحذر مى‏دارد . حتى اگر این عمل به اندازه ذره‏اى باشد تاکید مى‏کند که مردم نتیجه اعمال خود (زشت و زیبا) را خواهند دید:
«یا بنى ان تک مثقال حبة من خردل فتکن فی صخرة او فی السموات او فی الارض یات بها الله ان الله لطیف خبیر» (14) . [لقمان حکیم به فرزند گفت:] «پسرم اگر به اندازه سنگینى دانه خردلى [از عمل نیک یا بد] باشد و در دل سنگى یا در گوشه‏اى از آسمان‏ها یا در زمین قرار گیرد، آن را در روز جزا به حساب مى‏آورد چرا که خداوند دقیق و آگاه است‏» .
در نتیجه، مى‏توان گفت که قرآن جامع همه‏گونه موعظه‏هاست; چنانکه امام على علیه السلام مى‏فرماید: «ان الله سبحانه لم یعظ احدا بمثل هذا القرآن‏» (15) «خداوند سبحان احدى (از پیروان پیامبران پیشین) را همانند این قرآن پند نداده است‏» .
2 . روش یادآورى نعمت‏ها و رحمت‏هاى الهى
موعظه در این روش مبتنى بر گذشته مخاطب است و گذشته او را در معرض دیده مى‏آورد . قرآن کریم در صدها آیه، روش یادآورى نعمت‏ها را، هم در عرصه حیات فردى و هم در عرصه حیات اجتماعى به کار برده است که بهترین نمونه آن در حیات فردى، گفتگوى خداوند با رسول خدا صلى الله علیه و آله است .
«الم یجدک یتیما فآوى و وجدک ضالا فهدى و وجدک عائلا فاغنى فاما الیتیم فلا تقهر و اما السائل فلا تنهر و اما بنعمة ربک فحدث‏» (16) ، «آیا تو طفل یتیمى نبودى که خداوند تو را در پناه خود گرفت و گم گشته نبودى که خداوند تو را هدایت نمود و تهیدست نبودى که خداوند تو را بى‏نیاز کرد؟ پس یتیم را خوار و ذلیل مدار و نیازمندى را که زبان مى‏گشاید، از خود مران و نعمت‏خدایت را بازگو کن و شکر آن را برآور» .
و در حیات جمعى درباره نعمت وحدت چنین موعظه مى‏دهد:
«واذکروا نعمة الله علیکم اذ کنتم اعداء فالف بین قلوبکم ...» (17) ، «نعمت‏خدا را به یاد آرید که بین قلب‏هاى شما الفت و دوستى برقرار کرد، هنگامى که با یکدیگر دشمن بودید» .
3 . روش عبرت آموزى
قرآن در این روش، زبان قصه را مورد استفاده قرار مى‏دهد ولى چون هدف قرآن از قصه‏گویى، موعظه و عبرت‏آموزى است، مسائل کلى قصه را ذکر نموده و موارد جزئى را که دانستن آن فایده‏اى در بر ندارد، حذف کرده است . قصه‏هاى قرآنى همواره با رهنمودهاى عملى همراه است تا ویژگى موعظه بودن را داشته باشد:
«و کلا نقص علیک من انباء الرسل ما نثبت‏به فؤادک و جاءت فی هذه الحق و موعظة و ذکرى للمؤمنین‏» (18) ، «ما حکایت و اخبار انبیاء را بر تو بیان مى‏کنیم، تا قلب تو را به وسیله‏ى آن، قوى و استوار نماییم و در این اخبار، طریق حق و راه ثواب برتو روشن شود و اهل ایمان را موعظه و تذکر باشد» .
4 . روش تکرار
یکى از روش‏هاى تبلیغ، تکرار پیام است، این روش گاه ضرورى است و داراى آثار و فوائد زیادى است از جمله این که تذکرى ست‏براى کسانى که حقیقت را فراموش کرده‏اند و هم، آگاهى است‏براى کسانى که به حقیقت را توجه نداشته‏اند .
پى‏نوشت:
1) انسان: 29 .
2) غاشیه: 21 .
3) باقرى، خسرو، نگاهى دوباره به تربیت اسلامى، ص 146 .
4) انعام: 70 .
5) راغب اصفهانى، مفردات الفاظ القرآن، ص 564 .
6) نساء: 58 .
7) سباء: 46 .
8) نحل: 125 .
9) یونس: 57 .
10) آل عمران، 138 .
11) آل عمران: 4 .
12) طباطبایى، سید محمد حسین، المیزان، ج‏6، ذیل آیه 91 - 90 از سوره مائده .
13) سباء: 46 و سوره اعراف: 179 .
14) لقمان: 16 و زلزال: 8 - 7 .
15) نهج‏البلاغه، فیض الاسلام، خطبه 175، حکمت‏سوم .
16) ضحى: 12 .
17) آل عمران: 103 .
18) هود: 120 .

تبلیغات