آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۹

چکیده

حقوق بشر اومانیستی غرب بر مبنای نظریه ای خاص مبتنی است که می توان به خردباوری، فردگرایی، حقوق طبیعی و تکیه بر قراردادهای اجتماعی اشاره کرد. مبانی کلامی دخیل در نظام حقوقی اسلام در ارتباط با حقوق بشر پرداخته و بیان می دارد: در سنت اسلامی، حق بر اساس منابع و متون دینی تعریف می گردد. بر همین اساس از مفهوم غربی آن (right) ممتاز می شود. بر اساس دیدگاه اسلام، انسان برحسب فطرت الهی، خدامحور است و ازاین رو هم دارای حقوق فطری و هم دارای مسئولیت های فطری است و از طرف دیگر عقل انسانی و خرد وی به گونه ای نیست که در تشخیص ابعاد مختلف روحی خویش خودکفا باشد. در چهارچوب بینش اسلامی است که حیثیت ذاتی انسان مفهوم واقعی خود را پیدا می کند و حقوق طبیعی معنا می یابد، انسان با کمک نیروی اندیشه ی خود می تواند حقوق بنیادی خویش را از مجموع گزاره های دینی به دست آورد. بر این اساس می توان فهمید که خاستگاه حقوق انسان همان فطرت، نیازها و استعدادهای فطری وی می باشد که یکی از ناسازگاری های عمده بین مبانی اسلام و دیدگاه مدرن در زمینه ی فردگرایی است . هدف از نگارش این پژوهش تطبیق مبانی دینی اسلام با مواد اعلامیه حقوق بشر و همچنین اثبات برتری تعالیم اسلامی در این زمینه است. در این خصوص انسان مداری که یکی از پدیده های مهم دوران مدرن بوده به عنوان مکتب فکری زیربنای حقوق بشر غرب تشریح و ارتباط آن با اصول اسناد حقوق بشر تعیین می گردد.

تبلیغات