آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۳

چکیده

متن

مردی از کنار نا بینایی گذشت. سخن او را شنید که می‌گفت: سپاس تو را خداوندا! شکر تو را خدایا! نزد او رفت و از او پرسید: ای مرد! وضعیت تو ترحّم برانگیز است ، برای چه این قدر خدا را شکر و سپاس می گویی؟
مرد نابینا در حالی که لبخند می‌زد، پاسخ داد: من خداوند را شکر می‌گویم؛زیرا به من دلی ذاکر، زبانی شاکر و قلبی صبور عطا فرمود.
این مرد علی‌رغم وضعیت دشوارش به خوبی از جایگاه و منزلت شاکران آگاه است و جایگاه شکر در نزد خوب می‌داند.
شکور کسی است که به حساب اعمال بندگان خود می‌رسد، اگر چه اندک باشد. او به نیکوکاران پاداششان را عطا می‌فرماید، اگر چه کارشان کوچک باشد. او شکوری است که شکرش دوام دارد و فضلش عام است و در برگیرنده همه است. در برابر اعمال کوچک و بزرگ، بسیار می‌بخشد و در برابر آن پاداش می‌دهد و به هر کاری بخواهد، فزونی می بخشد. شکر بنده،ثنای خداست و اعتراف به این که اوست منت گزار؛ زیرا اوست که انسان را آفرید و اسباب زندگی را برایش فراهم، به او شنوایی، بینایی و احساس عطا فرمود و به او عقل داد:«وَ اللّهُ أخرَجَکُم مِن بطونِ أمَّهاتکم لا تعلمون شیئاً وَ جَعَلَ لَکُم السَّمعَ و الأبصارَ و الأفئدة لعَلّکم تشکرون»1
خداوند متعال شاکران را به فراوانی نعمت ـ چه در مال وسلامتی و موفقیت و چه در کارهای نیک و بالا بردن مرتبت و یا در توفیق بنده در شکر گزاری بیشتر و اطاعت از او ـ وعده داده‌است:«لَئن شَکَرتُم لأزیدَنّکم؛ اگر شکر گزاری کنید، شما را فزونی خواهم بخشید».
شکرگزارترین مردم به درگاه خداوند، پیامبرانند، زیرا آنان بیش از همه قدر خدا را می‌دانند و به همین دلیل همواره به فضل خدا اعتراف کرده ، او را شکر می‌گفتند. قرآن برای ما شکرگزاری حضرت ابراهیم(ع) را نقل می کند:
«إنَّ ابراهیمَ کانَ أمّةً قانتاً للّهِ حنیفاً وَ لم یک من المشرکین. شَاکِراً لإنعمِهِ اجتبه و هدئهُ الی صراطٍ مستقیم. وَ أَتیناهُ فی الدُّنیا حَسَنَةً وَ إنّهُ فی الآخرةلَمِنَ الصّالِحینَ»2
و حضرت سلیمان(ع) را می‌بینم که چگونه خداوند به او ثروت و ملک عطا فرمود و او چگونه خداوند را شکر می‌گفت؛ولی احساس می‌کرد که نمی‌تواند از عهده شکرگزاری او برآید، پس از خداوند می‌خواست که او را در ادای شکرش یاری نماید و بر این کار توانا سازد:«فَتَبَسَّمَ ضاحِکاً مِن قَولِها وَ قَالَ ربّ أوزِعنی أن اشکُرِ نعمتکَ الّتی انعَمتَ علی وَ‌عَلَی والِدَی وَ ان أعمَلَ صَالِحاً ترضاهُ وَ ادخلنی برحمتک فی عبادک الصّالحین»3
رسول خدا (ص) بسیار شکر خدا را می‌گفت و به درستی که او از بنده‌های شکرگزار بود و همواره در دعاهایش و عباداتش و در تمام حالات و اوقاتش، خداوند را شکر می گفت: او می‌دانست که خداوند نعمت رسالت را به او ارزانی داشته، او را خاتم پیامبران قرار داده و شاهد بر مردم در روز قیامت انتخاب کرده است، همانگونه که امتش را بهترین امّت برگزیده قرار‌داده و نعمت شفاعت را به او بخشید.پیامبر(ص) همه اینها را می‌دانست و به همین دلیل بسیار زحمت می‌کشید، تلاش می‌کرد و سعی می‌نمود تا شکر خداوند را به جای آورد.
شاید برخی گمان کنند که شکرگزاری تنها یک کلمه است که برزبان می‌آید، اگر این گونه بود که کسی خسته نمی‌شد و شکر نیز معنای خود را از دست می‌داد؛ولی شکر واقعی با اطاعت از خداوند و نزدیک شدن به او و با کارهای نیک و صدقه دادن بر فقرا و نیاز مندان و نیکی به ناتوانان و بیماران است. شکر همواره باید همراه کار نیک بیاید،تا بنده را به خدایش نزدیک گرداند:« قال ربّ أوزعنی أن اشکُر نعمتکَ التی انعمت عَلَی و علی وَالدَی و أن أعمل صالحاً ترضاه و اصلح لی فی ذُرّیتی انّی تُبتُ الیک و انی من المسلمین».4
از جمله آدابی که از این نام جلیل می‌آموزیم این است که شکر کسانی را که به ما فضل یا خوبی روا داشته‌اند را به جا ‌آوریم.
رسول خدا(ص) امر فرموده که: از بندگانی که در حق ما کاری انجام دادند، تشکر کنیم و می‌فرماید:«کسی که شکر بنده را به جای نیاورد، شکر خدا را نیز به جای نمی‌آورد».
ابو حامد غزالی از تشکر انسان از خداوند سخن می‌گوید:«تشکر انسان از خداوند یک امر مجازی است؛ زیرا او نمی‌تواند نعمات و خوبی‌های خداوند را برشمرد و شکر آنها را به جا آورد. اگر بنده از خداوند اطاعت کرد، همین اطاعت از خداوند شکر واقعی نعمت است. بهترین شکل شکر خداوند این است که نعمتهایش را در راه معصیت و گناه به کار نبریم و این نیز توفیقی است از خداوند که بنده شکر گزار نعمتهای او باشد».
شاید این سخنان غزالی برای ما آشکار سازد که انسان هر چقدر شکر خدا را گوید، نمی‌تواند حتی بخش کوچکی از نعمتهایش را پاسخ گوید.
پروردگارا! از تو می‌خواهیم که مارا از بندگان شاکر، ذاکر و مطیع خودت قرار دهی و بر محمد و آل او درود فرست.
1. سوره نحل، آیه 78 2. سوره نحل، آیات 120 ـ 122 3. سوره نمل، آیه11 4. سوره احقاف، آیه 15.

تبلیغات