آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۴۰

چکیده

متن

خداوند با آغاز کتاب وحى، و سایر سوره‏هاى قرآن، این ادب دینى را به بندگانش یاد داده که هرکار و عملى را با نام او آغاز و شروع کنند تا کارها رنگ الهى پیدا کند .
«بسم الله الرحمن الرحیم‏» تنها ره‏آورد پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله نیست، بلکه از طلیعه نامه حضرت سلیمان علیه السلام به ملکه سباء بر مى‏آید که قبل از اسلام نیز، سایر پیامبران کارها و مکتوبات خود را با «بسم الله‏» آغاز مى‏کردند . حضرت سلیمان علیه السلام در نامه خود که به ملکه شهر سبا مى‏نویسد، آن را با نام خدا شروع مى‏کند و ملکه براى بزرگان سرزمینش نقل مى‏کند که نامه‏اى از حضرت سلیمان علیه السلام رسیده است (1) . «انه من سلیمان و انه بسم الله الرحمن الرحیم‏» (2) . و باز مى‏بینیم حضرت نوح علیه السلام در آن طوفان عجیب، هنگام سوار شدن به کشتى که روى امواج کوه پیکر آب در حرکت‏بود، براى رسیدن به نجات و پیروزى کامل به یاران خود دستور مى‏دهد: «هنگام حرکت و زمان توقف کشتى، نام خدا را بر زبان جارى سازند» . و مشاهده مى‏کنیم که در پایان با موفقیت تمام پیاده شدند و از خطر گذشتند (3) . چنانکه قرآن مى‏گوید به نوح علیه السلام گفته شد: «اى نوح از کشتى فرود آى که سلام و برکات ما بر تو و همراهانت ...» .
«یا نوح اهبط بسلام منا و برکات علیک و على امم ممن معک ...» (4) . و از روایات اهل‏بیت: استفاده مى‏شود که همه کتب آسمانى با مضمون این سخن آغاز شده‏است: «هیچ کتابى خداوند از آسمان فرو نفرستاده است مگر این که اولش بسم‏الله باشد» . «ما انزل الله من السماء کتابا الا و فاتحته بسم الله الرحمن الرحیم‏» . و این سیره مشترک همه پیامبران الهى بوده است; زیرا مهمترین خط حاکم بر رسالت همه پیامبران الهى دعوت به سوى خدا بوده است (5)
اشتراک لفظى و اختلاف معنوى
نزول مکرر آیه «بسم الله ...» نشانه اختلاف معنا و تفسیر آن در هر سوره است . این آیه در سراسر قرآن کریم، اگر چه از نظر لفظى و ظاهرى یکسان است، اما از نظر معنوى و تفسیرى گوناگون است . اختلاف معنوى و اشتراک لفظى این آیات از آن رو است که بسم‏الله هر سوره، جزئى از آن سوره و با محتواى آن هماهنگ و به منزله عنوان و تابلوى آن سوره است و چون مضامین و معارف سوره‏هاى قرآن با یکدیگر متفاوت است، معناى «بسم‏الله ...» در سوره‏ها مختلف خواهد بود و در هر سوره درجه‏اى از درجات و شانى از شؤون الوهیت‏خداى سبحان و رحمانیت و رحیمیت او را بازگو مى‏کند و از این جهت همانند اسماى خداوند در پایان آیات است که با محتواى آیات هماهنگ و به منزله برهانى بر محتواى آن است . بر این اساس، اگر محتواى سوره‏اى به خوبى بیان و روشن شود، تفسیر «بسم الله ...» آن سوره نیز روشن خواهد شد (6) .
به همین دلیل از نظر فقهى باید در نماز «بسم الله ...» به قصد همان سوره‏اى باشد که نمازگزار قصد تلاوت آن را دارد و در صورت عدول نمازگزار از سوره‏اى به سوره دیگر باید «بسم الله ...» را به قصد سوره جدید تکرار کند و گرنه نماز اشکال پیدا مى‏کند (7) .
مفاهیم و محتواى آیه
سه اسم از اسماى حسناى خداوند سبحان در این آیه کریمه آمده است که به ترتیب عبارت است از:
الف . الله: برترین نام از نام‏هاى ذات مقدس است که مستجمع صفات کمالیه است . این نام مبارک که از آن به عنوان «لفظ جلاله‏» یاد مى‏شود و 2697 بار در قرآن به کار رفته است، در اصل «الاله‏» بوده و همزه دوم آن بر اثر کثرت استعمال حذف شده و به صورت «الله‏» در آمده است و تفاوت آن با «اله‏» این است که لفظ «اله‏» بر هر معبودى اطلاق مى‏شود; حق باشد یا باطل . اما لفظ «الله‏» مختص ذات مقدس خداوند است که جامع همه صفات جلالى و جمالى است و جز بر او; بر هیچ موجود دیگرى اطلاق نمى‏شود و از این رو موصوف همه اسماى حسناى خداوند قرار مى‏گیرد ولى خود، صفت هیچ اسمى واقع نمى‏شود و بر این اساس گفته مى‏شود: «الله اسم ذات و دیگر اسم‏هاى خداوند صفات اوست‏» (8) .
ب . الرحمن و الرحیم: دو صفت از صفات علیاى خداوند سبحان است که از «رحمت‏» مشتق شده است . فرهنگ‏هاى لغت‏براى واژه «رحمت‏» معانى فراوانى مانند: رقت، رافت، لطف، رفق، عطوفت، حب، شفقت و دلسوزى ذکر کرده‏اند; در حالى که اولا اینها مراحل پیشین رحمت است نه خود آن; زیرا با مشاهده صحنه‏هاى رقت‏آور، ابتدا در قلب انسان رقت، لطف، عطوفت، دلسوزى، محبت و سپس رحمت پدید مى‏آید، ثانیا آنچه گفته شد، ویژگى مصداقى از مصادیق رحمت است که در آدمى حادث مى‏گردد; اما رحمتى که مخصوص ذات اقدس خداوند است، این ویژگى را ندارد; زیرا خداوند از هر گونه انفعال و تاثر منزه است (9) ; چنانکه امیرالمؤمنین علیه السلام مى‏فرمایند: «خداوند; رحیمى است که به رحمت موصوف نمى‏شود» . «رحیم لا یوصف بالرقة‏» (10) .
بنابراین معناى جامع رحمت همان اعطاء و افاضه براى رفع حاجت نیازمندان است .
دو واژه «الرحمن‏» و «الرحیم‏» که در ماده مشترک است، بر اثر تفاوت در هیات و ساختار لفظى، داراى دو معناى مختلف است (11) .
کلمه «الرحمن‏» صیغه مبالغه است که بر کثرت و بسیارى رحمت دلالت مى‏کند و کلمه «الرحیم‏» صفت مشبهه است که ثبات و بقا و دوام را مى‏رساند; پس خداى رحمان معنایش خداى «کثیرالرحمة‏» و معناى رحیم خداى «دائم‏الرحمة‏» است (12) که اولى رحمت فراگیر، مطلق و بى‏مقابل است که همه چیز و همه کس را شامل مى‏شود و چنین رحمتى در برابر غضب نیست، بلکه غضب از مصادیق آن است و در سایر آیات قرآن، به عنوان رحمت عام مطرح شده است . و دومى رحمت ویژه، متناهى و خاص الهى است که مخصوص مؤمنان است و این رحمت در برابر غضب و سخط اوست . و در سایر آیات به عنوان رحمت‏خاص مطرح شده است و توفیق یارى دین و فراگیرى معارف و انجام دادن عمل صالح در دنیا و رسیدن به بهشت و رضوان الهى در آخرت از مظاهر بارز آن است (13) .
برکات آیه
هرکار بزرگ یا کوچک که با نام خداوند شروع شود نه تنها به ثمر مى‏رسد، بلکه مورد برکت نیز قرار گرفته و بیش از مقدار انتظار نتیجه مى‏دهد . حضرت امام محمد باقر علیه السلام فرموده‏اند: «سزاوار است که هرکار بزرگ یا کوچک با (بسم الله الرحمن الرحیم) آغاز شود تا خیر و برکت در آن پایدار بماند» .
«... و ینبغى الاتیان بها «بسم الله ...» عند افتتاح کل امر عظیم او صغیر لیبارک فیه) (14) . همچنین از برخى احادیث دیگر چنین بر مى‏آید که مشغول شدن به قرائت «بسم‏الله ...» مایه نجات است، اگر چه به عنوان شروع در کارى نباشد; مانند آنچه از حضرت رسول اکرم صلى الله علیه و آله روایت‏شده که آن حضرت فرمودند: «هر کسى بخواهد که حق تعالى او را از زبانیه (15) دوزخ نجات دهد، باید به قرائت «بسم الله ...» مشغول شود; زیرا که آن نوزده حرف است، تا حق تعالى هر حرف از آن را سرى قرار دهد از جهت دفع هر یک از زبانیه‏ها (16) .
احکام تلاوت «بسم الله ...» در قرائت قرآن
خواندن «بسم الله الرحمن الرحیم‏» در آغاز سوره‏هاى قرآن واجب و هنگام ابتدا به آیات میان سوره‏ها، مستحب است; به‏ویژه هنگامى که آیه با نام پروردگار آغاز گردد و یا آیه در شرح نعمات الهى، اوصاف مؤمنین، پاداش، بهشت و ... باشد . و چنانچه آیه با نام شیطان، کفار، منافقین، مشرکین، کیفر، جهنم و ... باشد، بهتر است‏خواندن آن ترک شود . همچنین تلاوت آن در آغاز سوره «توبه‏» ممنوع است; زیرا این سوره با برائت از کفار و مشرکین شروع شده است و این موضوع با رحمت‏خداوند سازگارى ندارد; اما در ابتدا به آیات میانى این سوره بلامانع است هرچند که بهتر است در میان آیات این سوره هم ترک گردد .
هرگاه بخوانیم هنگام تلاوت آیاتى از قرآن، جاى دیگرى از کلام‏الله مجید را بخوانیم، بدین صورت عمل مى‏کنیم:
1 . در صورتى که قسمت دوم، آیاتى از بقیه همان سوره و یا اواسط سوره‏هاى بعد از آن باشد، خواندن «بسم الله ...» مستحب است; مگر اینکه قسمت‏بعدى، ابتداى یک سوره باشد که در این صورت ذکر آن در آغاز هر سوره واجب است .
2 . اگر قسمت دوم تلاوت ما، از آیات قبلى همان سوره باشد که تا آن لحظه نخوانده‏ایم و یا از سوره‏هاى قبل از آن باشد، قسمت دوم را نیز باید با «بسم الله ...» شروع کنیم و خواندن آن امرى است واجب (17) .
دافع شیطان
امام صادق علیه السلام از قول پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله نقل مى‏کند که فرمودند:
«هنگامى که مردم سفره غذا را مى‏گسترانند، چهار هزار فرشته به دور آن جمع مى‏شوند; اگر بنده (بسم الله الرحمن الرحیم) گفت، فرشتگان مى‏گویند: خدا بر شما و بر غذایتان برکت فرستد و به شیطان خطاب مى‏کنند که اى فاسق بیرون رو، و اگر (بسم الله . .). نگفتند، فرشتگان به شیطان مى‏گویند: بیا اى فاسق و با این‏ها غذا بخور . و چون بعد از غذا سفره جمع شد و یادى از خدا نشد، فرشتگان مى‏گویند: مردى که خدا به ایشان نعمت ارزانى داشته، پروردگارشان را فراموش کرده‏اند» (18) .
یکى از عواملى که مى‏تواند هم در جهت پیش‏گیرى و هم براى درمان جان آدمى بسیار مفید و مؤثر باشد، این است که انسان خود را به گفتن ذکر «بسم الله ...» مشغول کند; زیرا این جمله شریفه یکى از بزرگترین مصادیق ذکر خداست و درصورتى که بر آن مداومت‏شود و هیچ گاه فراموش نگردد، این پند و درس عمیق را به انسان آگاه مى‏دهد که کارى که با نام خدا، آن ذات پاک و مقدس آغاز شود، نباید با آلودگى و وساوس شیطانى و خواطر نفسانى همراه باشد و نیز به او القا مى‏شود که استعانت فقط به درگاه خداوند متعال شایسته است و در هیچ امرى غیر حق را دخیل نمى‏کند و طبیعى است که وقتى انسان این چنین عمل کند، دیگر جایى براى وسوسه‏هاى شیطان لعین باقى نمى‏ماند مگر اینکه «بسم الله ...» لقلقه زبانى بوده باشد .
پى‏نوشت:
1) تفسیرنمونه: ج‏1، ص‏7 .
2) نمل: 30 .
3) ماخذ قبل: ص‏6 - 7 .
4) هود: 48 .
5) جوادى آملى، تسنیم، ج‏1، ص‏298 .
6) همان: ص‏289 - 291 .
7) همان: ص‏292 .
8) همان: ص‏279 - 280 .
9) همان: ص‏280 .
10) نهج‏البلاغه: صبحى صالح، خطبه 179 .
11) تسنیم: ج‏1، ص‏281 .
12) المیزان: ج‏1، ص‏33 .
13) ماخذ قبل: ص‏292 - 293 .
14) تفسیر صافى: ج‏1، ص‏70 .
15) مراد از زبانیه ماموران آتش جهنم است و شاید از این جهت زبانیه گفته شده که انسان‏ها را به آتش پرتاب مى‏کند این لفظ یک بار در قرآن (سوره علق، آیه 18) آمده است: (قاموس قرآن، ج‏3، ص‏156 .
16) تسنیم: ج‏1، ص‏319 .
17) حلیة‏القرآن (2)، سید محسن موسوى، ص‏142 - 143 .
18) فروع کافى: ج‏6، ص‏292 .

تبلیغات