چکیده

این مقاله در صدد است به این پرسش پاسخ دهد که نمایشنامه به عنوان یک قالب ادبی، چگونه می تواند جلوه ای گفتمانی پیرامون وقایع تاریخی و مسائل اجتماعی باشد. به نظر می رسد ضرورتی فراتر از تاریخ، یعنی نیاز به تفکّر پیرامون گذشته و فهم و ادراکِ تاریخ، زمینه ساز پیوند میانِ فضای ذهنی مؤلّف و مخاطب در زمان حال و نیز وقوعِ رخدادها در گذشته می باشد. هدف این پژوهش بررسی و شناخت الگوهای گفتمان نمایشی پیرامون تاریخ و پدیده های اجتماعی از منظر ایده فراتاریخ نگاریِ هایدن وایت است. از آن جاکه داستان پردازی و ظرفیت های زبانی، از شاخصه های گفتمان در نظریه فراتاریخ نگاری هستند، فرض بر این است که نمایشنامه از طریقِ امکاناتِ روایی و زبانی، گفتمان پیرامون گذشته تاریخی را در زمان حال ممکن می سازد. این پژوهش به روش کتابخانه ای و از طریق جمع آوری و تحلیل اطّلاعات انجام پذیرفته است. یافته های این مطالعه نشان می دهد که نمایشنامه قادر است به واسطه ایجاد نظمی زبانی و کلامی، محدوده رسمیِ دستورِ زبان روایت را شکسته و از طریقِ امکانات روایی و ظرفیت های زبان، مرزهای گفتمان میان گذشته و حال را گسترش دهد.

تبلیغات