چکیده

اومانیسم از مفاهیم اساسی و بنیادینی است که با پایان قرون وسطا، قوام بخش و تنظیم کننده روابط سیاسی و اجتماعی غرب گردید و دورانی را که به مدرنیته مشهور است، سامان بخشید. از آنجایی که ریشه بسیاری از اندیشه های عصر مدرن به دوران یونان باستان می رسد، مقاله حاضر بر آن است که تا ضمن تبیین مبانی انسان شناختی، هستی شناختی، معرفت شناختی و ارزش شناختی اومانیسم، این پرسش را پاسخ دهد که آیا می توان ریشه های اومانیسمِ جدید را به یونان باستان بازگرداند؟ و در صورت امکان، اومانیسم یونانی چگونه و با چه کیفیتی قابل مشاهده می باشد؟ نتایج حاصله از تحقیق نشان می دهد اندیشه در یونان باستان عاری از مضامین اومانیستی نبوده است؛ تقریباً از زمان سوفسطاییان بود که انسان معیار همه چیز معرفی شد و سپس در فلاسفه سه گانه (سقراط، افلاطون و ارسطو) اومانیسمی متفاوت از اومانیسم سوفسطائیان را شاهدیم که بیشتر بر پرورش روح تاکید دارد. روش مقاله حاضر توصیفی،تحلیلی است و گردآوری اطلاعات در آن به روش کتابخانه ای می باشد.

تبلیغات