چکیده

متن

سید محمد حسین فضل الله فقیهی عملگرا بود. نشستن در کنج حجره و صرف تمام وقت خود برای درس و بحث را روا نمی دانست. به‌طور فعال در عرصه اجتماعی و فرهنگی جامعه خود حضور داشت.

رحلت علامه سید محمد حسین فضل الله بسیاری از مسلمانان جهان از شیعه و سنی را عزادار کرد. مردی که پرچمدار وحدت مسلمانان بود و برخی او را با امام موسی صدر، رهبر شیعیان لبنان،  مقایسه می کردند. دل او برای تمام مسلمانان جهان می‌تپید. هم اهل اندیشه بود،  هم اهل عمل و  هم همنشین با بی‌پناهان.  بسیاری از موسسات خیریه و فرهنگی در لبنان و کشورهای دیگر از ابتکارات اوست. بیش از 100جلد کتاب از او به یادگار مانده است. طرفدار سرسخت انقلاب اسلامی و مقاومت اسلامی لبنان و دشمن سرسخت رژیم‌‌صهیونیستی  بود.

محمدفاطمی خبرنگار همشهری آیه با این مقدمه به بررسی اجمالی زندگی علامه فضل الله پرداخته که در شماره مرداد ماه این نشریه منتشر شده پرداخته است.


نوزدهم شعبان سال 1354قمری در خانه سید عبدالروف فضل‌الله، روحانی لبنانی‌الاصل ساکن نجف اشرف کودکی به دنیا آمد. او را محمد حسین نام نهادند. از همان کودکی به اهتمام پدر به تلاوت قرآن و
  خواندن و نوشتن روی آورد و به تشویق ایشان پس از آموختن مقدمات تحصیل در یک مدرسه عالی که توسط جمعیت  منتدی‌النشر  اداره می‌شد، نام نویسی کرد و مشغول به تحصیل شد. همزمان با تحصیل علوم حوزوی به فعالیت های ادبی و تبلیغی پرداخت.


ضمن خواندن برخی آثارتاریخی و ادبی، مشتاقانه روزنامه و مجلات مصری لبنانی و عراقی به‌ویژه روزنامه‌ای که طاها حسین منتشر می‌کرد را مطالعه می‌کرد. این فعالیت‌ها ذوق ادبی و نویسندگی او را شکوفا کرد. نه سال بیشتر نداشت که اولین شعرش را سرود و در 11سالگی همراه با پسرخاله‌اش، سیدمحمدمهدی حکیم، نشریه‌ای به نام ادب تهیه می‌کرد که به صورت دست‌نویس در اختیار علاقه‌مندان قرار می‌گرفت.


در اوایل جوانی، سید محمدحسین به‌همراه سید محمدباقر صدر، شیخ محمدرضا جعفری و شیخ عبدالهادی فضلی عضو هیات تحریه نشریه الاضواء بود. الاضواء نام نشریه‌ای بود که تحت نظارت جماعه‏العلماء نجف اشرف، نخستین تشکل سیاسی و فرهنگی روحانیان حوزه علمیه نجف، چاپ می شد. این نشریه با انتشار و ارائه دیدگاه‌های فکری و سیاسی، روح اسلامی و غیرت دینی را در جامعه آن روز تقویت می‌کرد. الاضواء دو سرمقاله داشت که یکی
  را صدر با عنوان «رسالتنا»  و دومی را فضل‌الله با عنوان «کلمتنا» می‌نوشت.


فضل‌الله پس از آنکه رژیم بعثی عراق فعالیت‌های سیاسی صدر را ممنوع کرد، تا شش سال بعد به تنهایی
  نوشتن سرمقاله‌ها را ادامه داد که بعدها به صورت کتابی به‌چاپ‌رسید.


پس از کودتای عبد الکریم قاسم در سال 1958 میلادی، حکومتی با گرایش‌های کمونیسمی بر عراق حاکم شد. فضل‌الله همراه جمعی از طلاب جوان، برای جلوگیری از نفوذ و گسترش کمونیسم در میان شیعیان عراق، با ارائه یک ساختار سیاسی مدرن برای شیعیان، حزب‌الدعوه عراق را تاسیس کرد؛ حزبی که نه‌تنها الگویی برای تشکل‌های سیاسی دیگری مانند حزب‌الله لبنان شد، بلکه سال‌ها بعد اولین دولت مردم‌سالار را
  به رهبری افرادی مانند ابراهیم جعفری و نوری‌مالکی در عراق پس از صدام بنا نهاد.


سید محمدحسین فضل‌الله در میان اعضای این حزب تا آخرین لحظه نیز جایگاه برجسته‌ای داشت. نوری مالکی، نخست‌وزیر کنونی عراق، علی ادیب، ابراهیم جعفری و دیگر اعضای حزب الدعوه اسلامی در عراق همچنان
  از پیروان ایشان بودند.


علامه فضل‌الله همواره خطر ایجاد دوباره فتنه‌های مذهبی در جهان اسلام را از جنجال‌های آمریکا و رژیم‌صهیونیستی و برخی کشورهای عربی در خصوص خلع سلاح مقاومت بالاتر می‌دانست. به همین دلیل هم بود که باوجود برخی القائات رسانه‌های غربی و عربی درباره اختلاف ایشان با رهبری جمهوری اسلامی ایران، تا آخرین لحظات همچنان به اندیشه‌های امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی اعتقاد داشت و همواره از آنها دفاع می‌کرد.


انتقادهای تند و آتشین ایشان علیه سیاست‌های ایالات متحده و رژیم‌صهیونیستی موجب شد که در سال 1995 دولت آمریکا، علامه فضل‌الله را در کنار سید حسن نصرالله در فهرست تروریست‌های مورد ادعای خود قرار داد.
  پس از آن علامه هدف  موج تازه‌ای از عملیات  تروریستی قرار گرفت اما همه با ناکامی روبه‌رو شد.


پس از آنکه دولت بعث عراق به رهبری صدام به شیعیان و روحانیون شیعه از جمله سید محمد حسین، سخت گرفت وی در 21 سالگی به سرزمین پدری خود لبنان مهاجرت کرد. لبنان آن زمان از یک سو درگیر جنگ داخلی و از سویی دیگر مورد تهاجم رژیم‌صهیونیستی بود.


سید محمد حسین فضل الله فقیهی عملگرا بود. نشستن در کنج حجره و صرف تمام وقت خود برای درس و بحث را روا نمی دانست. به‌طور فعال در عرصه اجتماعی و فرهنگی جامعه خود حضور داشت. در دل جامعه و در کنار برادران دینی خود قرارداشت و از نزدیک با مسائل و مشکلات آنان در ارتباط بود و همواره درپی راه حلی برای آن.


وضعیت شیعیان جنوب لبنان دراثر جنگ داخلی و حمله رژیم‌صهیونیستی نا به‌سامان بود و ضرورت کمک رسانی به فقرا و اقشار آسیب‌پذیر اجتناب‌ناپذیر. برای حل مشکلات آنها علامه فضل‌الله فعالیت‌های مذهبی، فرهنگی و اجتماعی گسترده‌ای انجام دادند. در همین راستا همایش‌های فرهنگی، سخنرانی‌های مذهبی و نیز سخنرانی‌هایی با موضوعات اجتماعی، سازماندهی کرد. مدرسه‌ای اسلامی با نام موسسه شریعت اسلامی در بیروت تاسیس کرد که شاگردان برجسته‌ای که سال‌های بعد در عرصه سیاسی، اجتماعی لبنان اثرگذار شدند، مانند شهید راغب حرب، شهید سید عباس موسوی و سید حسن نصرالله در آن تحصیل می‌کردند.


ایجاد مرکز فرهنگی، کتابخانه‌عمومی، یک مرکز فرهنگی زنان و مراکز بهداشتی و بیمارستانی مانند بیمارستان بهمن در بیروت، مراکز نگهداری از ایتام مانند موسسه الایتام
  و مرکز النور برای نگهداری از افراد نابینا در بیروت  و دیگر مناطق جنوب لبنان از دیگر اقدامات این فقیه و عالم برجسته شیعه هستند.


علامه، مدافعی استوار برای جریان مقاومت اسلامی لبنان و فلسطین بود. با اعتقاد به اینکه موضوع فلسطین مسوولیتی اسلامی و نه تنها عربی است، خواستار ادامه مقاومت دربرابر رژیم‌صهیونیستی بود و هرگونه عادی سازی روابط با این رژیم را حرام اعلام کرده بود. می‌گفت اگر حکومت‌های عربی این موضوع که رژیم‌صهیونیستی جنگ‌افروز، زبانی به غیر از زور نمی‌فهمد را درک می‌کردند، فلسطین امروز در آغوش جهان اسلام بود.
 از همان آغاز موجودیت حزب‌الله لبنان، به‌طور فعال در تشکیل آن همکاری کردند، به‌طوری‌که غرب تا سال‌ها پس از ایجاد حزب‌الله  بر این باور بود که فضل‌الله رهبر آن است. هرچند تا آخرین لحظه راهنما و پدری معنوی برای حزب‌الله لبنان و مقاومت اسلامی در لبنان محسوب می‌شدند.


شاید به همین دلیل بود که علامه در میان جوانان حزب‌الله بسیار محبوب بود، به‌ویژه اینکه سه دبیر کل اخیر حزب‌الله
شیخ راغب حرب، سید عباس موسوی و سید حسن نصرالله از شاگردان ایشان بودند.


دشمن سرسخت رژیم‌صهیونیستی به شمار می‌رفت. عقیده داشت که رژیم‌صهیونیستی اصولا نمی‌تواند به عنوان دولتی باشد که مانند هر دولت دیگری در منطقه حق داشتن امنیت و صلح را دارد و باید مقاومت تا بی‌ثبات‌شدن سرزمین‌های اشغالی و نابودی کامل رژیم صهیونیستی ادامه یابد. در آخرین روزهای عمر با برکت خود در بیمارستان در پاسخ به پرستاری که از آرزوی ایشان پرسید، پاسخ دادند: محو موجودیت صهیونیست از صحنه روزگار

 

تبلیغات