آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۳

چکیده

متن

«قدّّوس»، بدین معناست که خداوند متعال از هر عیب و نقصی، پاک و منزّه است؛ اوست پاک ترین که تمام صفات کمال، جمال و جلال را داراست. قدرت او قدرت مطلق است؛ هیچ کس و هیچ چیز نمی‌تواند بر او غلبه کند. اوست که به جهان هستی فرمان داد به وجود آید، پس به وجود آمد.
صفات و توانایی‌های مردم متفاوت است. شاید ببینیم که فلان شخص، عقلی سالم و تفکّری برتر از دیگران دارد، ولی از جهاتی دیگر، معیوب و ناقص است؛ مثلاً‌از نظر بدنی، ضعیف یا ستمگر است. هم چنین شاید شخص دیگری را ببینیم که در یک یا چند زمینه دارای توانایی‌های مثال زدنی باشد، ولی در زمینه‌های دیگر، انسانی بس ناتوان است.
خداوند متعال، قدّوس است؛ وجودی است که از هر عیبی پاک است. اوست دانا، توانا، حکیم و بی نیاز و هیچ صفتی از صفات کمال مطلق نیست مگر این که او دارا باشد.بسیاری از مردم که خداوند را تقدیس می‌کنند و او را تسبیح می‌گویند، از قدرت و عظمت او آگاهند؛ مانند: فرشتگان، پیامبران، شهدا و صالحان. خداوند متعال می‌فرماید:
وإذ قالَ رَبُکَ لِلْمَلائِکَةِ‌إنّی جاعِل فِی الأرْضِ خَلیفَةً قالوا أتَجْعل فیها مَنْ یفسِدُ فیها وَ یسْفِکُ الدِمّاءَ وَ‌نَحْنُ نُسِّبحُ بِحَمْدِکَ وَنُقَدِّسُ‌لَکَ قالَ إنّی أعلمُ مالا تَعْلَمونَ.1
و[به یاد آور] آن گاه که پروردگار تو به فرشتگان فرمود که خلیفه‌ای [از بشر] در زمین خواهیم گماشت. گفتند: پروردگارا!‌آیا کسی را در زمین خواهی گماشت که در آن فساد کند و خون‌ها بریزد و حال آن که ما تو را تسبیح و تقدیس می‌کنیم؟ خداوند فرمود: من چیزی [از اسرار خلقت] می‌دانم که شما نمی‌دانید.
فرشتگان که چیزی جز تسبیح و تقدیس خداوند نمی‌دانستند، بیم داشتند که این آفریده‌ی جدیدی که خداوند درباره‌ی آن سخن می‌گوید، ستم کار و گردن کش باشد و خدا را به درستی نشناسد و آن گونه که شایسته‌ی اوست، او را عبادت نکند، ولی خداوند، از همه چیز آگاه است و همه‌ی جوانب را می‌داند. پس انسان را آفرید… آن گاه فرشتگان، از میان زمینیان با انسان‌هایی دوست شدند که خداوند را تسبیح و تکبیر می‌گویند و او را از هر آن چه شایسته‌ی آن نیست،پاک و منزّّه می‌دانند.
بدین صورت، زمینی که چراگاه حیوانات وحشی بود، جولانگاهی شد برای پرستش خداوند و سجده در برابر او.خداوند نیز در برابر فرشتگان به یکتا پرستان افتخار می‌کند؛ اگر چه گاهی تعدادشان کم و نیرویشان ضعیف می‌گردد.
خداوند از میان همین زمینیان مردی را برگزیده تا خاتم پیامبران وفرستادگان او باشد. این مرد، عظمت و بزرگی خداوند را درک کرد و خداوند، به دست او، بهترین امّت را تربیت کرد ـ که با تسبیح و تقدیسشان در برابر خداوند شناخته می‌شوند ـ تا زمین به دست آنان از عدل و داد پرشود.
رسول خدا(ص) به مسلمانان و یاران خود، جملاتی را می‌آموخت تا با تکرار آن‌ها، خداوند را تسبیح گویند. نقل می‌شود که او در رکوع و سجده‌هایش می‌گفت: «سبّّوحََُ‌قدّوسَُ ربَُ المَلائِکةِ و الرّوح.»
نام قدّوس؛ در قرآن کریم دو بار تکرار شده است، یک بار در سوره‌ی حشر:
هُوَ اللّهُ الّذی لا إلهَ إلاّ هُو المَلِکُ القُدّوس.2
اوست خدای یکتایی که جز او، خدایی نیست؛ سلطان مقتدر جهان، پاک از هر نقص و آلایش و منزّّه از هر عیب و ناشایستی.
و بار دیگر در سوره‌ی جمعه:
یسَبِّحُ لِلِّّه ما فِی السّماواتِ وَ الأرْضِ الْمَلِکِ الْقُدّوسِ الْعَزیزِ‌الْحکیمِ.3
هر آن چه در آسمان‌ها و زمین است، به تسبیح و ستایش خدا سرگرمند که پادشاهی منزّه و پاک و مقتدر و حکیم است.
پس هر آن چه در جهان هستی است، از انسان و حیوان و پرنده گرفته تا گیاهان و جمادات، خداوند را تسبیح می‌گویند و تقدیس می‌کنند؛ زیرا تنها او فرمانروا و مالک جهان است و توانایی هر کاری را دارد. او قدّّوسی است که از هر عیب و نقصی، پاک و منزّه بوده و تمام صفات کمال وجلال و جمال را داراست. صاحب عزّّت است و هیچ کس و هیچ چیز نمی‌تواند بر قدرت او غلبه کند.حکیم و داناست و جز با حکمت و دانایی و برای مصلحت خلق، کاری را انجام نمی‌دهد و امری را محقّق نمی‌سازد.
حال که خداوند این گونه است، پس مسلمانان باید امّتی پاک باشند که خود را با صفات کمال بیارایند و گفتار و کردارشان با قداست خداوند متعال و عظمت او همگون باشد.
پی‌نوشت:
1. بقره، 30‌. 2. حشر، 23‌. 3. جمعه، 1.

تبلیغات