آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۶

چکیده

هدف این مقاله نشان دادن مشکلات روش شناختی برنامه پژوهشی است که در ارزیابی روش شناسی های تاریخ اندیشه سیاسی پدیدار می شود. برنامه پژوهشی بر این مدعاست که اصول و قواعد روش شناختی آن، برای ارزیابی نحوه شکل گیری، بسط و تکامل روش شناسی ها در هر حیطه ای از دانش بسنده است. در مقابل، این مقاله بر این استدلال است که برنامه پژوهشی مذکور به دلیل تأکید بر منطق برساخته قادر به ارائه فهم و ارزیابی بسنده از روش شناسی ها نیست. از این رو، آن برنامه در سه حیطه روش، نظریه و تفسیر واجد مسائل و مشکلات عدیده روش شناختی است. مسائل و مشکلات در حیطه روش آن است که این برنامه به مسائل شکل گیری روش شناسی ها و نیز افعال گفتاریکه در هنگام شکل گیری انجام می دهند، وقعی نمی نهد. در حیطه نظریه، آن بعد هنجاری نظریه های سیاسی را نادیده انگاشته، فقط بر بعد تبیینی تمرکز دارد و در حیطه تفسیر، این برنامه قادر نیست ابعاد قدیمی پدیده ها را نوآوری تلقی کند و میان وجود فکت و تفسیرش تمیز قایل شود؛ چون از نظر آن، هر گونه نوآوری مستلزم این است که پدیده مذکور به لحاظ زمانی در گذشته واقع نشده باشد و آزمون پذیر باشد؛ در نتیجه اکتشاف پدیده های گذشته تفسیری بدیع تلقی نمی شود. بنابراین، برنامه پژوهشی به دلیل توجه نداشتن به منطق درونی روش شناسی های اندیشه، متضمن سه مشکل روش شناختی در روش، نظریه و حاصل کاربست روش، یعنی تفسیر، شده است و برای رفع این مسائل، آن برنامه باید دستخوش تغییرات بنیادین و نه جرح و تعدیل های موقت شود.

تبلیغات