آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۴

چکیده

چهاربعدگرایی (در مقابل سه بعدگرایی)، دیدگاهی در متافیزیک معاصر است که به موجب آن، اشیای عادی، هویاتی چهاربعدیند که به واسطه داشتن اجزای زمانی متمایز در زمان های مختلف بقا دارند. یکی از اشکال عمده این نظریه، مشهور به نظریه کرم های مکانی- زمانی که توسط دیوید لوئیس پیشنهاد شده است، مدلول اشیا را مجموع چهاربعدی اجزای زمانی می داند. لوئیس بر این عقیده است که چهاربعدگرایی، تنها راه حل قابل دفاع مسئله به اصطلاح اوصاف نفسی موقتی است و به نیکی در برابر اشکالات ممکن مختلف قابل دفاع است. نوشتار حاضر ضمن تأکید عمده بر این مسئله، قصد دارد نسخه چهاربعدگرایی لوئیس را مورد ارزیابی قرار دهد. بدین منظور، پس از معرفی این مسئله، راه حل مبتنی بر اجزای زمانیِ لوئیس مورد تبیین و بررسی قرار می گیرد. استنتاج ما این است که چهاربعدگرایی پیشنهادی لوئیس، افزون بر مشکلات آن در فراهم نمودن راه حلی مقبول برای مسئله تغییر نفسی و مسئله تغییر به طور عام، تبیینی غیرشهودی از بقا و مفاهیمی غیراستاندارد و ناآشنا از تغییر و اتصاف ارائه می کند و در حفظ معنایی از وحدت که در مفهوم شیء بودن ضرورت دارد، ناموفق است.

تبلیغات