چکیده

بینامتنی نظریه ای است که به روابط بین متون می پردازد؛ بدین شکل که هر متن را به منزله دگرگون سازی متون گوناگون گذشته و یا همزمان با آن می داند. بر این اساس، داد و ستدهای ادبی به شکل های مختلف در ادبیات ملل وجود دارد و کمتر ادبیاتی را می توان یافت که به صورت محدود حرکت کند. اشعار عربی خراسان در قرن های چهارم و پنجم، به دلیل تأثیرپذیری از الگوهای پیشین ادبیات عربی، می تواند نمونه خوبی برای تأثیرپذیری از شاهکارهای شعر کهن عربی، به ویژه معلقات باشد. با بررسی های این اشعار، مجموعه ای گسترده از اشعاری مشابه با ساختار و بدنه معلّقات به دست می آید که نشان از تأثیرپذیری آن ها از معلّقات دارد. در پژوهش حاضر تلاش بر آن است تا با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی جلوه های بینامتنیت این اشعار با معلّقات و علل و عوامل آن مورد بررسی قرار گیرد. برداشت نهایی نشان می دهد که ظهور اسلام، آمیزش عرب ها با خراسانیان، جایگزینی خط عربی به جای خط پهلوی و حمایت حاکمان از محافل ادبی ازجمله عوامل برون متنی ایجاد روابط بینامتنی شعرای خراسان با معلقات است و این تأثیرپذیری از بُعد درون متنی بیشتر از نوع نفی جزئی بوده و در سویه های واژه، ساختار و مضمون مشهود است.

تبلیغات