آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۰

چکیده

ما دربارة خدا چگونه می توانیم سخن بگوییم؟ این مسئلة اصلی زبان دینی است که خود به چند مسئلة دیگر تحلیل می شود. یک دسته از مسائل به نسبت معانی جملات و گزاره های دینی، با ویژگی هایی در عالم واقع مربوط می شوند. آیا شأن جملات یا گزاره های دینی، مثل «خدایی جز الله نیست» و «خدا عالم است» این است که اطلاعاتی از واقعیت خداوند به ما بدهند؟ یا آنکه آنها اساساً کارکرد عملی در زندگی ما دارند؟ رویکردهای رایج به زبان دینی - به طور کلی - به دو گروه متمایز تقسیم می شوند: رویکردهای معرفت گرا و رویکردهای عمل گرا. یکی از مشکلات اصلی این رویکردها یک بعدی بودن آنها است. تصور می شود توصیفی و آگاهی بخش بودن گزاره های دینی با انشایی، انگیزشی و تأثیرگذار بودن آنها در زندگی ما با هم اجتماع ناپذیرند، در حالی که این گونه نیست. رویکرد ما به زبان دینی در این مقاله، دو بعدی است. زبان دینی در رویکرد ما هم بعد معرفت گرایانه دارد و هم بعد عمل گرایانه. این رویکرد مدعی است می تواند با شایستگی، هر دو بعد این زبان را تبیین کرده، توضیح دهد.

تبلیغات