آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۷

چکیده

ادبیات بومی دارای ویژگی های خاصی است که درواقع خواسته ها و آرمان های مردم یک بوم را در کنار فرهنگ و آداب ورسومشان ترسیم می کند. نگارندگان در این مقاله به صورت تطبیقی به دنبال بررسی آن شرایط فرهنگی و اجتماعی و چگونگی انعکاس آن در آثار روانی پور و پیرزاد هستند. درواقع به دنبال آن هستیم تا از طریق تطبیق بازنمودهای فرهنگی و هنجارهای اجتماعی در آثار این دو، مسئله زیست بوم و جهان بینی های زنانه را تبیین نماییم. هر دو نویسنده در داستان هایشان موفق شده اند تا با تکیه بر روایتی بوم گرا در مسیری گام بردارند که در جهت کشف و آشکارگی هویت زنانه و آسیب پذیری و تنهایی آنان در یک جامعه مردسالار هست. علیرغم اینکه هر دو نویسنده از محیط جنوب برخاسته اند، اما روانی پور بهتر به بازنمایی بومی گرایی در آثارش پرداخته است درحالی که نگاه و رویکرد پیرزاد به محیط و زیست بوم خود به مثابه یک ناظر بی طرف است. بااین وجود هر دو نویسنده ضمن درک شرایط سخت جامعه مردسالارانه شان، تلاش کرده اند تا بر اساس مؤلفه هایی که ادبیات در اختیار آنان قرار می دهد، از عناصر حیاتی جامعه گذر کرده و به خلق مناسبت هایی دست بزنند که تنها از طریق زبان ادبی قادر به آفرینش آن هستند.

تبلیغات