نویسندگان: زهرا نوری سنگدهی

کلید واژه ها: فوسیس نوموس گرگیاس جمهوری پروتاگوراس

حوزه های تخصصی:
شماره صفحات: ۲۸۳ - ۳۱۱
دریافت مقاله   تعداد دانلود  :  ۳۵

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۴

چکیده

یکی از مهمترین مسائل افلاطون ، نسبت نوموس و فوسیس است که به اشکال مختلف در آثار او ظاهر می شود . این مساله در قرن پنجم ق . م تحت عنوان تقابل فوسیس و نوموس در میان اندیشمندان بزرگ وجود داشته است . در این مقاله سعی بر آن است تا نسبت فوسیس و نوموس در اندیشه های افلاطون با توجه به نظریه های رایج در تقابل این دو در سه محاوره گرگیاس ، جمهوری و پروتاگوراس مورد پژوهش قرار گیرد . افلاطون سعی دارد تبعات باور به تعارض بین نوموس و فوسیس در زندگی اجتماعی و سیاسی را با ارائه نسبتی وسیع تر بین فوسیس و نوموس به حداقل برساند . افلاطون راه حل نهایی این مساله را در محاوره قوانین ارائه می کند . در آنجا نوموس را برخاسته از فوسیس تحت حاکمیت الهی می داند . در واقع پیوند فوسیس و خدایان در اندیشه افلاطون ، مجوزی برای وحدت فوسیس و نوموس است . 

تبلیغات