آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۳

چکیده

هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر متغیرهای جمعیت شناختی بر سطوح چهارگانه شکاف دیجیتالی مدل ون دایک شامل دسترسی مادی و فیزیکی، دسترسی انگیزشی، سواد و مهارت دیجیتالی و استفاده متداول است. حجم نمونه شامل 600 نفر از شهروندان شهر رفسنجان بود و داده ها به وسیله پرسش نامه محقق ساخته گردآوری شده و با نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که متغیرهای جنسیت و وضعیت تأهل بر دو سطح شکاف دیجیتالی تأثیرگذارند. متغیر جنسیت بر دسترسی مادی و فیزیکی و سواد و مهارت دیجیتالی تأثیرگذار است؛ به طوری که دسترسی مادی و فیزیکی و سواد و مهارت دیجیتالی در مردان بیش از زنان است. وضعیت تأهل نیز بر دسترسی انگیزشی و سواد و مهارت دیجیتالی تأثیرگذار است که طبق آن، دسترسی انگیزشی و سواد و مهارت دیجیتالی در افراد مجرد بیش از افراد متأهل است. سایر متغیر های جمعیت شناختی شامل سن، میزان تحصیلات، وضعیت شغلی و میزان درآمد بر سطوح چهارگانه شکاف دیجیتالی است. افرادی که در محدوده سنی 20 تا 40 سال قرار دارند دارای دسترسی مادی و انگیزشی، سواد و مهارت دیجیتالی و استفاده متداول بیشتری هستند و با افزایش سن دسترسی ها کاهش و شکاف دیجیتالی افزایش می یابد. درخصوص متغیرهای جمعیت شناختی شغل، تحصیلات و درآمد افرادی که پایگاه اقتصادی و اجتماعی بهتری دارند یعنی تحصیلات بیشتر، درآمد بیشتر و شغل بهتری دارند دارای دسترسی های بیشتری هستند و در واقع شکاف دیجیتالی با افزایش تحصیلات و درآمد افراد کاهش می یابد. یافته ها دلالت بر آن دارند که شهروندانی که به لحاظ سنی جوان تر هستند، دارای شغل بهتر با درآمد بیشتر و سطح تحصیلات بالاتری نسبت به سایر شهروندان به فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی مانند رایانه و اینترنت دسترسی بیشتری دارند و به طور روزمره از این فناوری ها استفاده بیشتری می کنند و در مقابل افراد مسن تر دارای تحصیلات کمتر و درآمد پایین تر دسترسی و استفاده کمتری از فناوری های دارند. در نهایت این گونه می توان نتیجه گرفت که متغیر های جمعیت شناختی در ایجاد و گسترش شکاف دیجیتالی نقش تعیین کننده ای را ایفا می کنند.

تبلیغات