آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۶

چکیده

پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش و رابطه هوش با تحول اخلاقی پسران در دوره متوسطه دوم انجام شد، جامعه ی آماری دانش آموزان پسر دوره متوسطه دوم شهر ایلام بودند که نمونه آماری 90نفری از آنها (مدارس عادی 45نفر، مدارس نمونه دولتی45) انتخاب گردید. که نمونه صورت تصادفی در شش گروه پانزده نفری انتخاب شده اند . روش پژوهش توصیفی به شیوه ی پیمایشی و از نوع همبستگی و کاربردی و از لحاظ اجرا میدانی است. ابزار پژوهش آزمون استاندارد هوش ریون (آزمون ماتریس های پیش رونده ریون فرم میانی "بزرگسالان") و آزمون استاندارد اخلاق کولبرگ است.. برای تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات در مورد فرضیه اول رایطه بین بهره هوشی و قضاوت اخلاقی از همبستگی پیرسون استفاده شد.در مورد فرضیه دوم که بر روی سطوح نسبی و قضاوت اخلاقی است با توجه به اینکه 3گروه سنی مستقل مورد آزمون قرار گرفتند از آزمون تحلیل واریانس یک متغیری استفاده گردید.در مورد فرضیه سوم تحقیق که مقایسه بین دو گروه مستقل تیز هوش و عادی در رابطه با قضاوت اخلاقی است از آزمون T گروههای مستقل استفاده گردید. با عنایت به تحلیل داده ها درباره ی فرضیه اول می توان نتیجه گرفت که بین رشد هوش و رشد اخلاقی رابطه ای مثبت قراردارد. در فرضیه دوم فرضیه صفر رد می شود.در نتیجه فرضیه تحقیق که بیان می کند بین سطوح سنی و قضاوت اخلاقی پسران سح دبیرستان تفاوت وجود دارد رد نمی شود. فرضیه سوم بیان می کند که قضاوت اخلاقی پسران تیزهوش با پسران هوش عادی تفاوت دارد. با توجه به محاسبات انجام شده این فرضیه رد می گردد.

تبلیغات