آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۶

چکیده

این پژوهش تلاش می کند ضمن بررسی آراء دیگر عرفا به مقایسه دیدگاههای عطار و ابن عربی در خصوص انسان کامل و همچنین اکمل آنها بپردازد و به شباهتها و تفاوتها در آراء و حتی شیوه بیان آنها اشاره نماید و میزان تأثیرپذیری عطار از ابن عربی را مورد بررسی قرار دهد. در عرفان ابن عربی و عطار، انسان کامل دارای عالی ترین مرتبه عقل است که ابن عربی از آن به حقیقت محمدیه یاد می کند، ولی به وضوح اظهار می دارد که منظور از حقیقت محمدیه، شخص پیامبر(ص) نیست، بلکه آن موجودی است که برابر عقل اول است. عطار هم ضرورت انسان کامل را گاه با رمز و گاه آشکارا بیان می دارد، ولی در نهایت درمی یابیم که توجه هردو به کامل ترین آنها یعنی خاتم النبیین معطوف می شود و ابن عربی او را نقطه عطف رجال غیب می داند و عطار متأثر از ابن عربی، از پیامبر(ص) به عنوان قطب اصلی جهان یاد می کند و بعد از او امام علی(ع) را قطب آل یاسین می داند. با این وجود، در اغلب شیوه های رسیدن به این مرتبه، نیز هردو دارای عقاید مشترک هستند، به جز مرتبه حلول که عطار معتقد است: او زما گردد ولی ما نشود.

تبلیغات