آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۶

چکیده

موضوع رابطه نفس و بدن قدمتی به اندازه تاریخ فلسفه دارد که امروزه در پرتو نگاه های فیزیکالیستی در غرب به مسئله بدن و ذهن تقلیل پیدا کرده و یکی از مسائل مؤثر در حوزه های مختلف تعلیم و تربیت است. این مقاله، با بهره گیری از روش تحلیلی دیدگاه دو اندیشمند مسلمان و غربی، یعنی ملاصدرا و دکارت، را درباره این موضوع و دلالت های تربیتی آن بررسی کرده است. روش تحقیق این مقاله تحلیلی است. انتخاب این دو دانشمند به دلیل تأثیرگذاری فوق العاده آنها در جریان های فکری پس از خود به ویژه در موضوع رابطه نفس و بدن است. نظریه دکارت با تأکید بر تمایز نفس و بدن، رابطه آنها را به معضلی حل نشده تبدیل کرده و راه را برای رویکردهای افراطی اید ئالیسم و فیزیکالیسم در غرب گشوده است. ملاصدرا نیز با ارائه تبیین فلسفی یگانه انگارانه نفس و بدن، به عنوان راه حل تباین نفس و بدن تأثیر فراوانی در اندیشمندان پس از خود برجای گذاشته است. برخی از دلالت های مهم تربیتی اتحاد وجودی نفس و بدن، جسمانیهالحدوث بودن نفس، حرکت جوهری و اتحاد قوای آن عبارت است از: یادگیری مادام العمر، ارتقای اهداف تربیتی، در هم تنیدگی ابعاد تربیت، توجه هم زمان به نیازهای جسمی و روحی، تنوع روش های آموزشی، تأکید بر فضای تربیتی، نقش الگویی مربی و تفاوت های فردی در برنامه تربیتی.

تبلیغات