آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۴۰

چکیده

متن

یکى از پدیده‏هاى شگفت‏انگیز در زندگى بشر و حتى حیوانات، مساله‏خواب است که دانشمندان روان‏شناس، فلاسفه و حکما در کشف حقیقت آن متحیر مانده وبا وجود پژوهشهاى مستمر در این مورد تا کنون موفق نشده‏اند به اسرار آن پى‏ببرند و از راز آن پرده بردارند.
این مقوله لازمه زندگى روزمره انسانهاست و براى تامین سلامتى جسمى و شادابى‏روانى ضرورتى محتوم و انکارناپذیر به شمار مى‏آید و اگر شخصى خوب خوابیده باشد،انرژى لازم و توان کافى جهت فعالیتهاى فکرى و بدنى را همراه با احساس لذت و نشاطروحى به دست‏خواهد آورد. و در غیر این صورت در روزى که شب هنگامش بد خوابیده،روانى افسرده، ذهنى خسته و خلقى اندوهگین دارد و در حالتى از منگى و کیجى به سرمى‏برد. یک ثلث از عمر جوامع انسانى در حالت‏خواب سپرى مى‏شود و بدن در این مدت‏قواى به تحلیل رفته را مرمت کرده و براى بیدارى انرژى لازم را ذخیره مى‏کند و اگرکسى فکر مى‏کند خواب اتلاف وقت است و باید از آن روى‏گردان بود، تصورى عبث است.
از نشانه‏هاى روشن قدرت خداوند و اسرار مرموز خلقت‏حکیمانه او خواب است، قرآن‏کریم مى‏فرماید:
(و من آیاته منامکم باللیل والنهار و ابتغاوکم من فضله ان فى ذلک لآیات لقوم‏یسمعون) (1) .
«یعنى: و از نشانه‏هاى قدرت اوست‏خوابیدن شما در شب و روز، تا این که از فضل‏پروردگار به طلب روزى برخیزید، در این(حالت) براى قومى که سخن حق را بشنوند،عبرتهایى است‏».
البته برخى مفسرین عقیده دارند «نوم‏» بخشى از خواب است که در آن «رویا»صورت مى‏گیرد و در سوره صافات آیه (103) قرآن از زبان حضرت ابراهیم(ع) مى‏فرماید:
(انى ارى فى المنام...)«درخواب دیده‏ام‏». خواب براساس قرآن، آرامش انسان راتضمین مى‏کند، چنانچه مى‏فرماید: (... والنوم سباتا...) (2) . (و جعلنا نومکم سباتا) (3) . سبات از ماده سبت‏بر وزن وقت‏به معنى قطع شدن و تعطیل گردیدن واستراحت است (4) .
آن سستى که در اول خواب به سراغ شخص خوابیده مى‏آید، «سنه‏» گویند که قرآن‏این خصوصیت را از خداوند دور دانسته است.
(الله لا االه الا هو الحى القیوم لا تاخذه سنه و لا نوم....) (5) .
«الله خدایى است که هیچ خدایى جز او نیست، زنده و پاینده است، نه خواب سبک‏او را مى‏گیرد و نه خواب سنگین‏».
ارمغانى غیبى «نعاس‏» خواب لحظه‏اى، کوتاه و سبکى است که پس از تحمل مشقات‏فراوان و یا کار فکرى شدید براى افراد پیش مى‏آید و به آن چرت یا پینکى نیزگویند و در آثار روان‏شناسان غربى از آن به عنوان خواب لحظه‏اى (6) سخن گفته شده‏است. البته همین خواب کوتاه که در محلى امن روى مى‏دهد خود مى‏تواند شامل دو قسمت‏سنه و نوم باشد که اولى مشترک بین انسان و هر موجود زنده دیگر است ولى نوم،زمان رویا خواهد بود و تنها به انسانها اختصاص مى‏یابد (7) .
در دو جاى قرآن از نعاس به منظور تامین آرامش و از بین رفتن نگرانى و خوف ازدل مومنان یاد کرده است، در ماجراى جنگ احد موقعى که به دلیل غفلت گروهى ازسپاهیان مسلمان، شکستى به مسلمین وارد آمد و در اثر عدم اطاعت از دستور رسول‏اکرم(ص) مغلوب گشتند، شرایط آن چنان خوفناک بود که عده کثیرى از صحنه نبردگریختند و حضرت محمد(ص) را تنها نهادند و تنها گروه کمى از اصحاب که حضرت‏على(ع) در راس آنان بود، به منظور حفاظت از جان رسول خدا(ص) از گزند دشمنان‏پروانه‏وار به گرد وجود منورش مجتمع گشته و به پاسبانى از ایشان مبادرت ورزیدنددر چنین موقعیتى به دلیل شرایط آشفته و استیلاى وحشت، خواب از چشمان افراد حاضردر صحنه رخت‏بر بسته و در نتیجه آنان دچار کسالت و خستگى روحى و جسمى گشته‏بودند، در این حال خداوند به منظور برطرف نمودن خستگى و رنجهاى روانى این‏مبارزان پایدار، نعمت‏خواب سبک را بدانان عطا فرمود که به برکت این لطف الهى‏قواى خود را به دست آورده و در جهت تجهیز نیروها و جمع‏آورى نیروهاى پراکنده‏پرداخته و به ستیز با دشمنان دین و دیانت ادامه دادند، قرآن در این موردمى‏فرماید:
(ثم انزل علیکم من بعد الغم امنه نعاسا یغشى...) (8) .
«یعنى : سپس بعد از آن اندوه، خداوند به شما آرامش و ایمنى ارزانى داشت،چنانکه گروهى را خواب آرام فرو گرفت...».
نمونه دیگر در جنگ «بدر» بود، کفار و مشرکین در این نبرد از دو برابر مسلمانان متجاوز بود و تمامى آنان با ساز و برگ نظامى مناسب آن زمان براى مقابله با سپاه اسلام خویش را مهیا نموده بودند و به اتکاى چنین تجهیزات و تدارکات قوى احتمال شکست در ذهنشان خطور نمى‏کرد، در برابر، مسلمین هم از نظر نفرات کمتر از نصف سپاهیان کفر و شرک بودند و هم تجهیزات نظامى آنان را در اختیار نداشتند، بر این اساس رعب و نگرانى فرساینده‏اى در ذهن و اندیشه آنان لانه کرده و با ملاحظه چنین وضعى شکست را براى خود امر حتمى مى‏دانستند.
در این هنگام رسول اکرم(ص) دست‏به دعا برداشت و از پیشگاه خداوند عزوجل خواست‏تا با مدد غیبى او و سپاهیانش را از این وضع رعب‏انگیز رهایى دهد و ترس و نگرانى‏را در قلوب دشمنان جایگزین نماید، گویند رسول خدا(ص) دستهاى مبارک خویش را به‏گونه‏اى به طرف آسمان بلند فرمود که ردایشان از شانه مبارکش بر زمین افتاد و دراین حال آرامش قلب مسلمین را از خداوند خواستار گردید.
دعاى رسول خدا(ص) در دم اجابت گردید و با وجود آن که ترس و اضطراب برمسلمانان غلبه داشت، و به دلیل وحشت وافر خواب از چشمانشان پریده بود، خواب‏سبکى بر آنان مستولى گردید و آنان اندکى در حالت استراحت توام با خواب قرارگرفتند، چنان که خداوند در قرآن به این ماجرا اشاره فرموده است:
(اذ یغشکم النعاس امنه منه و ینزل علیکم من السماء ماء لیطهرکم به و یذهب‏عنکم رجز الشیطان و لیربط على قلوبکم و یثبت‏به الاقدام) (9) .
«و به خاطر آور زمانى را که خدا چنان آرامشى به شما تفویض نمود که خوابى سبک‏شما را در گرفت و از آسمان برایتان بارانى بارید تا تطهیرتان دهد و تحریکات‏شیطانى را از شما دور کند و دلهایتان را قوى کرده و قدمهایتان را استوار سازد».
سرانجام در نبرد «بدر» به دلیل اجابت دعاى رسول اکرم(ص) و امداد غیبى پروردگار، سپاهیان مسلمان به رغم کمى تعداد، بر کفار و مشرکین غلبه یافته وپیروزى غرورآفرینى از آن مسلمین گشت.
«امام فخر رازى‏» در تفسیر «مفاتیح الغیب‏» در ذیل این آیه خاطرنشان نموده است که نعاس لطفى از جانب خداست که پس از آن آرامش و امنیت نصیب فرد مى‏گردد.
«علامه طباطبائى‏»(ره)(1281 - 1360ه ش) مى‏گوید: «به یاد دارم هنگامى که درنجف اشرف در تحت تربیت اخلاقى و عرفانى مرحوم «حاج میرزا على قاضى‏»(1285 -1365ه ق) بودیم، سحرگاهى بر بالاى بام بر سجاده عبادت نشسته بودم در این موقع‏نعاسى به من دست داد و مشاهده کردم دو نفر در مقابل من نشسته‏اند یکى از آنهاحضرت «ادریس(ع‏») و دیگرى برادر عزیز و ارجمندم آقاى «حاج سید محمد حسن الهى‏طباطبائى‏» (متوفى 1352ه ش).
حضرت ادریس (ع) با من به مذاکره و سخن مشغول شدند ولى طورى بود که ایشان‏القا کلام مى‏نمودند و تکلم و صحبت مى‏کردند ولى سخنان ایشان به واسطه کلام اخوى‏استماع مى‏گردید» (10) .
حالات مشابه
حالات خواب را باید از مسائل مشابه آن تشخیص داد، شوک، اغماء، و غش‏پدیده‏هایى هستند که به خواب نزدیکند، هنگام وقوع این عارضه‏ها، انسان به تاثرات‏خارجى پاسخ نداده و نسبت‏به اوضاع محیط پیرامون فاقد آگاهى است و غالبا معلول‏اختلال عمیق در فعالیت و اعمال مغزى است.
«شوک‏» عبارت از اختلال عمومى بدن همراه با اشکالات تنفسى و خونى، در دانش‏پزشکى شوک را به عنوان سقوط دستگاه گردش خون و آشفتگى و از کارافتادن آن به کارمى‏برند که در اثر این وضع بیمار آگاهى و هوشیارى خود را از دست مى‏دهد و ممکن‏است‏بر اثر خونریزى شدید، تنفس ناکافى، از دست دادن نظارت دستگاه عصبى روى‏اندامهاى انسان، عفونت‏شدید، نارسا بودن عمل قلب، حساسیت‏به داروها، از دست‏دادن مایعات بدن، استفراغ و اسهال شدید، برهم خوردن تعادل املاح و نیز بالا رفتن‏یا پایین آمدن قند خون به انسان دست‏بدهد (11) . بنابراین شوک یک بیمارى است که به‏خواب شباهت دارد.
«اغما» در اثر مسمومیت عمیق مغز رخ مى‏دهد و اگر درمان نشود، منجر به مرگ‏بیمار خواهد شد، پزشکان به آن کما ( Coma) گویند، اغما ناخودآگاهى کاملى است که‏طى آن شخص در بیهوشى مطلق به سر مى‏برد. ضربات مغزى، مسمومیت دارویى یا شیمیایى،اختلالات غدد درون ریز همچون لوزالمعده (پانکراس) صرع، منژیت، تومور مغزى و هرعارضه‏اى که بر مغز و نسوج اطراف آن اثر بگذارد، این حالت را به دنبال خواهدداشت، برخى بیماران براى ماهها و یا حتى سالها در این حالت‏باقى مى‏مانند و عده‏کمى از آنها در این وضع حتى اعمال ویژه مغزى خود را انجام مى‏دهند، دکتر محمدمعین صاحب فرهنگ معین و تالیفات متعدد ادبى سالها در این وضع به سر مى‏برد تاآن که دار فانى را وداع گفت.
«صرع‏»(غش) اختلال متناوب مغز است که با عوارض هوشى همراه مى‏باشد. صرع یا تشنجى که تمامى اعضاء بدن را به لرزه درمى‏آورد مشخص مى‏شود و البته هرنوع تشنجى صرع نیست، بعد از این حمله بیمار بیهوش بر زمین مى‏افتد، تنفس او قطع‏شده و رنگ پوستش کبود مى‏گردد، بعد از قطع تشنج‏یک دوره خواب و استراحت کوتاه به‏سراغ شخص مصروع مى‏آید، اسکندر مقدونى از معروفترین چهره‏هاى تاریخى از بیمارى‏صرع رنج مى‏برد. پزشکان به چنین عارضه‏اى اپى لیپسى (Epilepsy) مى‏گویند 12 ولى‏خواب نه تنها بیمارى نیست، بلکه به خواب طبیعى رفتن افراد خود بیانگر سلامتى مغزو دستگاه گردش خون و اعصاب مى‏باشد و در خواب خیلى عمیق هم انسان مى‏تواند بدون‏کمک دیگران به تنهایى بیدار شود در حالاتى چون شوک، اغما و صرع تنها به کمک‏وسائل درمانى خاص مى‏توان شخص را به الت‏بیدارى باز گردانید.
خواب حاصل از بیهوشى عمومى که توسط داروهایى چون کلروفرم صورت مى‏گیرد و در انجام اعمال جراحى کاربرد دارد و نیز ایجاد خواب مصنوعى تحت تاثیر جریان الکتریکى خاص(الکترونارکوز) و نیز خواب مصنوعى کم و بیش به خواب طبیعى شباهت دارند (13) .
«خلسه‏» حالتى است‏بین خواب و بیدارى که طى آن بر اولیاء الهى و بر پارسایان و زاهدان، حقایقى مکشوف مى‏گردد. «علامه طباطبائى‏» در خاطره‏اى اظهار داشته است:
«در ایامى که در نجف اشرف نزد استاد خود مرحوم آیه‏الله «قاضى‏طباطبائى‏»(ره) کسب فیض مى‏نمودیم، روزى در حال خلسه به خدمت‏حضرت على بن جعفرصادق(ع) رسیدم، به دین‏طور که گویا به من نزدیک مى‏شد تا به حدى که من هواى ملاصق‏بدن او را ادراک مى‏کردم و صداى نفس او را مى‏شنیدم‏» (14) .
تمرین مردن از آیات قرآن برمى‏آید که خواب شباهت‏بسیار زیادى با مرگ دارد، ازجمله این آیه کریمه:
(الله یتوفى الانفس حین موتها و التى لم تمت فى منامها فیمسک التى قضى علیهاالموت و یرسل الاخرى الى اجل مسمى ان فى ذلک لآیات لقوم یتفکرون) (15) .
«خداوند است که در وقت مرگ جانها را مى‏گیرد و نیز جان آنهایى را که به خواب‏رفته و هنگام مردن آن فرا نرسیده است، پس جانهایى را که حکم مرگ بر آنها جارى‏شده در نزد خود نگه مى‏دارد و دیگران را تا زمانى که معین است، باز مى‏فرستد. دراین، براى آنهایى که فکر مى‏کنند نشانه‏هایى روشن دیده مى‏شود».
این آیه بر این واقعیت صراحت دارد که مرگ و خواب از جنس واحدى هستند و یک حکم‏را دارند و جالب این که براى هر دو لفظ «توفى‏» به کار رفته نه «قبض‏» ومعناى لفظ اول یعنى به‏طور کامل اخذ کردن بوده ولى معناى لفظ دوم گرفتن است.
در آیه دیگرى که اختصاص به خواب دارد، لفظ توفى دیده مى‏شود:
(و هو الذى یتوفیکم باللیل و یعلم ما جرحتم بالنهار ثم یبعثکم فیه لیقضى اجل‏مسمى ثم الیه مرجعکم ثم ینبئکم بما کنتم تعملون) (16) .
«و او پروردگارى است که شب‏هنگام شما را مى‏میراند و هرچه در روز انجام‏داده‏اید، مى‏داند. آنگاه بامدادان شما را زنده نموده تا آن هنگام که عمرتان به‏انتها برسد، سپس مراجعت‏شما به سوى اوست و از آنچه کرده‏اید، شما را آگاه‏مى‏نماید».
در حال خواب بدن روى زمین است ولى روح انسان که به‏طور کامل دریافت‏شده، درعوالم دیگر سیر مى‏کند و بعد به سوى جسم انسان برمى‏گردد.
«لقمان حکیم‏» مى‏گوید: تعجب مى‏کنم از کسى که قیامت و حیات بعد از مرگ راانکار مى‏نماید، درحالى که طى یک شبانه‏روز حداقل یک مرتبه مى‏میرد و دوباره زنده‏مى‏شود. آرى: «النوم اخ الموت‏» «مرگ و خواب همزاد و برادر هم هستند». رسول‏اکرم(ص) هر شب که مى‏خوابیدند وقتى بیدار مى‏شدند سر به سجده گذاشته و این ذکر رابر زبان جارى مى‏نمودند:
«الحمد لله الذى احیانى بعد ما اماتنى و الیه البعث و النشور» (17) . «سپاس‏خداوندى را که مرا میراند و بعد زنده کرد و به سوى اوست‏بعث و رستاخیز».
مرحله چهارم که عمیق‏ترین قسمت‏خواب است، به حالت مردن شباهت دارد، انسان ازرسیدن به این مرحله که اندک فاصله‏اى با مرگ دارد در وحشت قرار مى‏گیرد و سعى‏مى‏نماید به مرحله سوم، دوم و اول و بالاخره به سطح نزدیک به حیات دنیا برسد واین را دانشمندان در چهار دهه اخیر کشف کرده‏اند، اما بدن خود را مى‏آزماید و به‏گفته شهید پاک نژاد انسان توسط نیروى مرموزى آگاهى مى‏یابد که زمان رفتن از دنیانیست و هنوز به دنیاى فانى تعلق دارد.
همین که وحشت نزدیک شدن به مرگ در خواب عمیق مستولى گردید، براى باورداشتن‏این که تعلق خاطر مرتبط به همین دنیاست‏به آنچه نشان داده مى‏شود، چشمها نگران‏مى‏گردد و به دنبال آنها دور مى‏چرخد و در همین مرحله چشمها حرکت داشته و پلکهانیمه‏باز است و مى‏توان گردش آنها را دید و در واقع براى باورداشتن وضع حیاتى خاص‏چشمها در دنبال مشاهده شى هستند (18) .
وقتى از حضرت امام محمد تقى(ع) درباره حقیقت مرگ سوال شد، در پاسخ فرمودند:
«مرگ همین خوابى است که هر شب به سراغ شما مى‏آید، با این تفاوت که در موت‏انسان بیدار نمى‏شود، مگر در روز قیامت، افرادى که در خوابند، به وسیله رویاشادمان و یا غمگین مى‏شوند،چنین احوالاتى براى انسانها در برزخ نیز پیش مى‏آید) (19)
در هنگام خواب روح علاقه خود را به بدن کم مى‏کند ولى قطع نمى‏نماید و به وسیله‏همین میل مختصر است که بدن اعمال خود را انجام مى‏دهد.
در خواب میزان آگاهى انسان افزایش مى‏یابد و گاهى در خواب متوجه موضوعاتى مى‏شود که در وضع بیدارى از آن غافل است، در کتاب عیون اخبار الرضا(ع) از قول والده ماجده حضرت امام رضا(ع) روایت‏شده که فرموده:
«وقتى آبستن گردیدم به فرزندم على بن موسى الرضا(ع) ملتفت‏به ثقل حمل خودنمى‏شدم و در خواب صداى تسبیح و تهلیل و تمجید از رحم خود استماع مى‏نمودم ولى‏چون بیدار مى‏شدم چیزى نمى‏شنیدم چون وضع حمل نمودم تازه مولود دستهاى خود را برزمین نهاد و سر مبارک را متوجه آسمان نمود و با حرکت کردن لبان خویش گویا باخداوند تکلم مى‏نمود (20) .
مرحوم حضرت آیه‏الله العظمى گلپایگانى فرموده است: پدرم همواره سوره توحید راقرائت مى‏نمود و دائما آن را مى‏خواند، دیدم که حتى در هنگام خواب لبهایش حرکت‏مى‏کرد و این سوره مبارکه را قرائت مى‏نمود، پدر این مرجع تقلید بزرگوار شیعه آقاسید محمد باقر موسوى گلپایگانى عالم بزرگ گلپایگان و معروف به زهد و تقوا وپایبند آداب دینى و سنن مذهبى بود (21) .
پى‏نوشتها:
1- سوره روم: آیه 23.
2- سوره فرقان: آیه 47.
3- سوره نباء: آیه 9.
4- مجمع‏البحرین، ج‏1، ص 319، ذیل سبت.
5- سوره بقره: آیه 255.
6- Micro Sleeps
7- اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، شهید پاک‏نژاد، ج‏17، ص 118.
8- سوره آل عمران: آیه 154.
9- سوره انفال: آیه 11.
10- جرعه‏هاى جانبخش، غلامرضا گلى زواره، ص 307.
11- نک: مراقبت اولیه در فوریتهاى پزشکى و... مرکز اورژانس تهران، ص 128 -129.
12- راهنماى پزشکى خانواده، ترجمه و تالیف دکتر رهنما چیت‏ساز، ص 192 - 193.
13- خواب از نظر پاولف(درباره خواب چه مى‏دانید) ل - روخلین، ترجمه ولى الله‏آصفى، ص 14 - 15.
14- یادها و یادگارها، به کوشش على تاج دینى، ص 25.
15- سوره زمر: آیه 42.
16- سوره انعام: آیه 60.
17- معارفى از قرآن(تفسیر سوره حدید) شهید آیه‏الله سید عبدالحسین دستغیب، ص‏206.
18- اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، همان مجلد، ص 70.
19- معانى الاخبار.
20- منتخب التواریخ، حاج محمد هاشم خراسانى، ص 523.
21- آیه‏الله گلپایگانى، فروغ فقاهت، ناصرالدین انصارى قمى، ص 16 - 17.

تبلیغات