آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۹

چکیده

نوشتار حاضر پیوستگی یا گسستگی میان نظریة نظام فیض و طبیعیات و هیأت قدیم را از منظر حکیمان مسلمان مورد پژوهش قرار می‌دهد. در نظریة افلوطین به عنوان مبتکر نظریة نظام فیض پیوندی میان نظام فیض و طبیعیات و هیأت کهن مشاهده نمی‌شود. در میان حکیمان مسلمان، فارابی میان نظام فیض و طبیعیات و هیأت قدیم پیوند وثیقی برقرار، و نظام فیض را به شکل ثنایی تقریر می‌کند. بعد از او ابن سینا، اخوان الصفا، شیخ اشراق و ملاصدرا، مشی فارابی را از جهت برقراری پیوند میان نظام فیض و طبیعیات و هیأت قدیم ادامه دادند، ابن سینا نظام فیض را به صورت ثلاثی و رباعی تقریر می‌کند و اخوان الصفا نیز دو نظریه در این باره ارائه می‌کنند. این دیدگاهها تفاوت ماهوی با نظریه فارابی دارد. شیخ اشراق و ملاصدرا با نقد نظریة مشائیان، بر اساس مبانی فلسفی خود نظریه پردازی می کنند. ابوالبرکات بغدادی از حکیمان سلف و طباطبایی از حکیمان معاصر ـ گرچه تفاوت ماهوی جدی میان نظریه آنها درباره نظام فیض وجود دارد ـ در برابر جبهه موافقان، جبهه جدیدی گشودند و از گسستگی رابطه میان نظام فیض و طبیعیات و هیأت قدیم دفاع کردند.

تبلیغات