آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۰

چکیده

از دیرباز چگونگی رابطه «دین و فلسفه» از جمله دغدغه های فکری عالمان دین و فیلسوفان بوده و هست. از میان فیلسوفان مشاء، ابونصر فارابی و ابن سینا تلاش گسترده ای کرده اند تا این دو را با هم همساز و هماهنگ نشان دهند. در این مقاله تلاش می کنیم در دو مسئله مهم و به ظاهر مورد اختلافِ فلسفه و دین، یعنی «خداوند و خالقیت او» و «دیرینگی عالَم»، با استناد به کلمات «حکمای مشاء» همسویی دین و فلسفه را نشان دهیم. اساس تحقیق در این نوشتار، بیشتر کلمات فیلسوفان مشائی به ویژه فارابی، ابن سینا و ارسطو است که با آموزه های دینی مقایسه شده اند. برای تحقق اهداف این نوشتار ابتدا دیدگاه های ارسطو به عنوان مؤسس فلسفه مشاء در دو موضوع مورد بحث مقاله، ذکر و بررسی شده است. سپس نظریات فارابی و ابن سینا به عنوان شاخص ترین فیلسوفان مسلمان مشائی با آموزه های برخی از آیات قرآن به عنوان متقن ترین منبع اسلام مقایسه شده است. در نهایت و پس از بررسی این دیدگاه ها به این نتیجه خواهیم رسید که در این موضوعات، اختلاف مبنایی بین «آموزه های دین» به ویژه «دین اسلام» با آموزه های فلسفه وجود ندارد.

تبلیغات