آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۲

چکیده

استدلال دیویدسن علیه اعتبار تمایز «طرح مفهومی» و «محتوای تجربی»، یا به اصطلاح «جزم سوم تجربه گرایی» بحث های فراوانی را برانگیخته است. دو ایراد کلی به دیدگاه دیویدسن از این قرار است: ۱. بر خلاف ادعای دیویدسن، استدلال های او «اصل ایده یک طرح مفهومی» را مردود نمی شمارد، بلکه انتقادهای او صرفاً به برداشت خاص کواین از «طرح مفهومی» وارد است. ۲. کل استدلال های دیویدسن مبتنی بر آموزه های معناشناختی او است و پذیرش و رد آنها اساساً وابسته به موضعی است که در برابر نظریه معنای او اتخاذ می کنیم. در این مقاله پس از بیانِ مختصر استدلال دیویدسن و دو ایراد یادشده، انتقاد تازه ای به استدلال دیویدسن مطرح می کنیم به این مضمون که استدلال دیویدسن علیه تجربه گرایی حتی در صورت موفقیت نتیجه ای ضعیف تر از آن چه خود او ادعا می کند به دست می دهد. حتی اگر فرض کنیم استدلال دیویدسن صحیح است، او فقط نشان داده نظریه هایی که تجربه گرایان تا به حال عرضه کرده اند نمی تواند نقش توجیهیِ تجربه حسی را تبیین کند. از این جا، بر خلاف ادعای دیویدسن، نمی توان نتیجه گرفت که ارائه چنین تبیینی علی الاصول ممکن نیست. به طور خاص به یکی از پاسخ هایی که تجربه گرایان در سال های اخیر ارائه کرده اند اشاره می کنیم، که دست کم از گزند انتقادات ضدمبناگرایانه دیویدسن در امان است.

تبلیغات