آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۱

چکیده

یکی از مؤلفه های فرم شعر قالب آن است که در کنار عناصر دیگری چون زبان، تصویر، موسیقی و محتوا مجموعاً ساختار کلی شعر را تشکیل می دهد. هنجارشکنی و ساختارگریزی شاعر در هر یک از حیطه های یادشده می تواند به نوآوری در ساختار شعر منجر شود و بنا بر قوت و ضعف آن، شعر را دارای سبک شخصی گرداند، اقدامی که معمولاً شاعران در مسیر آن گام برمی دارند اما معدودی از آنان بدین مقصود دست می یابند. محمدعلی بهمنی ازجمله شاعرانی است که تلاش کرده است با بهره گیری از انواع نوآوری ها و ساختارشکنی ها در ارکان تشکیل دهنده شعر، زبان شعری خود را به آفاق سبک فردی و شخصی نزدیک گرداند. یکی از جلوه های این نوآوری، آشنایی زدایی و ساختارشکنی بهمنی در قالب های سنتی شعر، به ویژه غزل و نیز تجربه موفق قالب های شعری جدید است. او کوشیده است تا از این طریق به غزل امروز حیاتی تازه بخشد و شعر را از رکود و ایستایی خارج سازد. سرودن غزل هایی با ساختار روایی، نمایشنامه ای و نیمایی، فصل بندی در غزل، استفاده از ساختار شعرهای دیداری مانند کانکریت و شعر توگراف، طبع آزمایی در قالب های شعری بسیار کوتاه مانند ترانک، شعرک و هایکو، سرایش شعرهای بلند منظومه مانند، آغاز ناگهان و پایان ناتمام در شعر و .... ازجمله تجربه های موفق بهمنی برای ایجاد تحول و نوآوری در حیطه شعر به ویژه غزل است.

تبلیغات