آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۵

چکیده

منطق فازی یک منطق مقداری است. در مقابل منطق ارسطویی که یک منطق دو ارزشی محسوب می گردد، منطق فازی منطقی چند ارزشی است. به عبارت دیگر نگرش منطق فازی به پدیده ها یک نگاه قاطع با درجه ارزشی صفر یا یک نیست، بلکه از دیدگاه منطق فازی درجه ارزشی رخدادها می تواند از بی نهایت مقادیر مابین صفر یا یک تعیین گردد. لذا از منظر منطق فازی تغییرات در عالم هستی پیوسته و تدریجی است و این تغییرات در پارامترهای هستی، دارای خطوط واضح و مرزبندی مشخص نیستند. در مقابلِ منطق فازی، دیدگاه مکانیک کوانتومی در خصوص تغییرات در عالم هستی یک دیدگاه پلکانی و جهشی است. سطوح انرژی و همچنین کلیه پارامترهای وابسته به انرژی در این نگرش، کوانتومی و اساساً مفهوم فوتون به عنوان بسته هایی از انرژی دربرگیرنده پلکانی بودن تغییرات در مکانیک کوانتومی می باشد. در این میان مکانیک آماری با نگاهی میانه، تغییرات در سطوح ذره ای را پلکانی و کوانتیزه لیکن در سطوح ماکروسکوپی پیوسته و تدریجی می انگارد. در واقع از این منظر یک تغییر ماکروسکوپی حاصل معدل بی نهایت تغییر میکروسکوپی است که برخلاف کوانتیده بودن تغییرات ذرات در سطح میکروسکوپی می تواند نمودی تدریجی و پیوسته در تغییرات ماکروسکوپی داشته باشد. در این مقاله سعی شده است، از دیدگاه معرفت شناختی تأثیر این نظریات در متدولوژی شناخت عالم مورد بررسی قرار گیرد.

تبلیغات